عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



به وبسایت تصاج خوش آمدید _اللًّهُـ‗__‗ـمَ صَّـ‗__‗ـلِ عَـ‗__‗ـلَى مُحَمَّـ‗__‗ـدٍ وَ آلِ مُحَمَّـ‗__‗ـَد و عَجِّـ‗__‗ـلّ فَّرَجَهُـ‗__‗ـم

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان تصاج و آدرس tesaj.vvx.irلینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار مطالب

:: کل مطالب : 452
:: کل نظرات : 5

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 10

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 47077
:: باردید دیروز : 333459
:: بازدید هفته : 380536
:: بازدید ماه : 783674
:: بازدید سال : 126093691
:: بازدید کلی : 137021025

RSS

Powered By
loxblog.Com

سرگرمی ، تفریح، جوک ، اس ام اس، عـکس ، طنز ،خنده بازار

بیوگرافی پویا
شنبه 15 مهر 1391 ساعت 15:31 | بازدید : 1491 | نوشته ‌شده به دست admin | ( نظرات )

بیوگرافی پویا

پویا جلیلی پور متولد 15/ دی ماه/ 1354 در شهر انزلی به دنیا آمد . رویای کودکی او این بود که روزی خلبان شود اما بعد از گذشت 24 سال از عمرش شور خوانندگی را در وجود خود احساس می کند . 12 ساله بود که به همراه پدرش ایران را به مقصد ترکیه ترک و از آنجا به لندن مهاجرت می کند. بعد از 12 سال زندگی در لندن به لس آنجلس سفر می کند و به کار هنری مشغول می شود. در اوایل کار با ترانه سرایی چون جهانبخش پازوکی به همکاری می پردازد(این استاد در شکوفا شدن پویای عزیز نقش بسیاری دارد)حاصل همکاری او با هنرمندانی چون:( جهانبخش پازوکی .نیره فروتن. هما میر افشار.همایون هوشیار نژاد. مسعود فردمنش. پاکسیما.ژاکلین .محمد حیدری.شهیاد.محمد مقدم.شوبرت آواکیان.حسن شماعی زاده.بابک صحرایی.بابک روزبه)4 آلبوم زیباوشنیدنی به نام های:(قطره باران 2000)(غریبانه2003)(رویا 2004)(تصویر2008)می باشد.به ایران و ایرانی علاقه دارد 20سال از عمر 32ساله اش را دور از سرزمین خود زندگی کرده اما همواره به فرهنگ.آداب و رسوم ایران پایبند می باشد که همین امر تاثیر بسیاری در محبوبیت او داشته.خانواده اش را بسیار دوست می دارد در هرزمان وهرمکان قدر دان زحمات پدرومادرش است(پدر ومادر پویای عزیز دز حال حاضر ساکن نروژ هستند)همیشه آرزوی داشتن 4برادر را داشته اما تنها یک خواهر به نام مریم دارد که 4سال از پویا کوچک تر است.غذای محبوب او زرشک پلو بامرغ می باشد.حیوان مورد علاقه اش یوزپلنگ است.ازرتیل هم میترسد او میگوید دلیل ترسش از رتیل شاید به دلیل فیلم هایی باشد که در کودکی اسش دیده.آبی.مشکی وسفید از رنگ های مورد علاقه اش به حساب می آیند.

او خودش را یک استقلالی میداند. البته پویا در ورزش جدو مهارت زیادی دارد. در کارهایش شتاب دارد و خوانندگانی چون:(استاد معین.بیژن مرتضوی.ابی. داریوش.سیاوش قمیشی و شهرام صولتی) را الگوی کاری خودش قرار می دهد. با این که صدایی عشق آفرین دارد اما اعتقادی به عشق ندارد از نظر او آدم ها عاشق نمی شوند بلکه به هم عادت می کنند. بلند پروازی را دوست می دارد اما سقف آرزوهایش را همیشه تا جایی بالا می برد که بتواند برای اتاق آرزوهایش چراغی نصب کند. چهره ای جذاب و صدایی دل نشین دارد.

 در حال حاضر مجرد می باشد. او می گوید در درجه ی اول فرد مورد نظر(همسر او)حتما باید ایرانی با اصالت نجیب مهربان و زیبا رو باشد


:: موضوعات مرتبط: بیوگرافی , بیوگرافی هنرمندان , ,
:: برچسب‌ها: زندگینامه ارنستو چه گوارا دلاسرنا , بیوگرافی ارنستو چه گوارا دلاسرنا , بیوگرافی پویا , پویا , شهرام , شهره , لیلافروهز , بیوگرافی هنرمندان , بیوگرافی بازیگران , بیوگرافی ورزشکاران , بیوگرافی فوتبالیستها , بیوگرافی بازیکنان , بیوگرافی مربی , مربی خارجی , زندگی نامه , شعر , طنز , خنده , شادی , تصاج فان , ,
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
بیوگرافی شهره صولتی
شنبه 15 مهر 1391 ساعت 15:7 | بازدید : 10747 | نوشته ‌شده به دست admin | ( نظرات )

 

نام و نام خانوادگی :

(فاطمه ) شهره صولتی

محل تولد/روز/ ماه/ سال:

تهران /14 دی ماه / 1337

شهره صولتی در 14 دی ماه در یکی از محله های تهران در خانواده ای هنرمند متولّد شد در 7 سالگی متوجّه شد به موسیقی علاقه بسیاری دارد و به هنرستان موسیقی رفت تا با موسیقی آشنایی بیشتری پیدا کند ، در 15 سالگی وارد دنیای هنر شد و خوانندگی را پیشه خود کرد. ازاوّلین آهنگ او دختر مشرقی بود و همه متعجب از این آوازه خوان جدید ِفریبنده زیبا بودند و مدتی طول نکشید که آوازه شهرت و محبوبیت او به همه جا رسید با این آواز شهره به جلد مجله های موسیقی نقل مکان کرد و یک چهره برجسته و وسایل ارتباط جمعی دیگر شد در رادیو ، تلویزیون ، تفسیرها کمپانی های رقیب و بقیه در ادامه مطلب

بقیه در ادامه مطلب

 



:: موضوعات مرتبط: بیوگرافی , بیوگرافی هنرمندان , ,
:: برچسب‌ها: زندگینامه ارنستو چه گوارا دلاسرنا , بیوگرافی شهره صولتی , بیوگرافی شهرام صولتی , بیوگرافی الکساندر , بیوگرافی محمد علی کشاورز , بیوگرافی افشین اذری , بیوگرافی نسیم , بیوگرافی سارا , بیوگرافی نیکبخت , بیوگرافی ارنستو چه گوارا دلاسرنا , بیوگرافی هنرمندان , بیوگرافی بازیگران , بیوگرافی ورزشکاران , بیوگرافی فوتبالیستها , بیوگرافی بازیکنان , بیوگرافی مربی , مربی خارجی , زندگی نامه , شعر , طنز , خنده , شادی , تصاج فان , ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
:: ادامه مطلب ...
زندگینامه ارنستو چه گوارا دلاسرنا
چهار شنبه 12 مهر 1391 ساعت 20:20 | بازدید : 1417 | نوشته ‌شده به دست admin | ( نظرات )

زندگینامه ارنستو چه گوارا دلاسرنا

 

 

"ارنستو چگوارا دلاسرنا"نام كامل اوست و لقب «چه» را كوبایی‌ها به

او داده‌اند، لقبی كه در این كشور برای خطاب قرار دادن كسی با

احترام به كار برده می‌شود. «چه» مبارزی است كه آوازهء او تنها به

آمریكای لاتین محدود نمی‌شود....

 

 

 مجلهء تایم چه‌گوارا را جزو یكی از صد چهرهء تاثیر گذار در قرن بیستم انتخاب كرده است. در استكهلم بیش از سیصد عنوان كتاب دربارهء او منتشر شده است. كافه‌ای در مالزی وجود دارد كه روی تمام فنجان‌های قهوه‌اش عكس او چاپ شده است و پاتوق طرفداران «چه» است.تفریح جوانان میلانی، فروش تی‌شرت‌های «چه» كنار خیابان‌هاست. دولت برزیل نام چند سینمای این كشور را «ارنستو چه‌گوارا» گذاشته است. كلاه مدل «چه‌گوارا» پر فروش‌ترین نوع كلاه در تابستان‌های تركیه است. مارك «چه‌گوارا» معروف‌ترین مارك سیگار در سودان معرفی شده است و باز هم طبق آمار مجلهء تایم حدود 76 درصد جوانان دنیا «چه» را می‌شناسند و برای او احترام قائلند. مردم بولیوی به خود می‌بالند چون «چه» به خاطر آنان و در آنجا كشته شده است هرازگاهی دعوای میان ملت‌ها هم بالا می‌گیرد. ایرلندی‌ها معتقدند چون پدر «چه» اهل این كشور بوده پس «چه» به آن‌ها تعلق دارد. آرژانتینی‌ها می‌گویند كه چون او ملیت این كشور را داشته و در همان جا تحصیل كرده پس یك آرژانتینی‌است. كوبایی‌ها اعتقاد دارند كه چون «چه» در سرزمین آن‌ها و به‌خاطر آن‌ها جنگیده در یك سخنرانی گفته كه افتخار می‌كند كوبایی باشد، پس او اهل كوبا است. چه‌گوارا را نمی‌توان متعلق به یك كشور دانست،چه آنكه نام و عكس چه‌گوارا امروزه در تمامی كشورهای دنیا به نماد اعتراض درمقابل استبداد و سرمایه داری نوین بدل شده است.«چه» متعلق به تمامی آزادی‌خواهان ضد امپریالیسم جهانست. ارنستو چه‌گوارا یكی از خیل عظیم  اسطوره‌های تاریخ است.

 اندیشه و عشق او به انسان فراتر از مرزهای جغرافیایی و نژادی است.بارزترین ویژگی‌او را می‌توان روحیهء مبارزه جویی و آشتی ناپذیری با ظلم و استبداد در هر قیافه و شكل دانست.او نه مرد سیاست بود و نه حسابگر و از دغل‌ها و نیرنگ‌های آن بیزار.   

زندگینامه :

 

«ارنستو چه‌گوارا» در 14 ژوئن 1928 در «روزاریو» دومین شهر مهم و بزرگ آرژانتین به دنیا آمد. در خانواده‌ای ممتاز از تبار اسپانیایی و ایرلندی كه گرایش‌های سیاسی چپ داشتند، بزرگ شد. «ارنستو» بزرگ‌ترین فرزند خانواده بود. در سال 1953 از دانشكدهء پزشكی فارغ التحصیل شد و سپس سفر به دیگر كشورهای آمریكایی را آغاز كرد، سفری كه نقطهء عطفی در زندگی او بود. در سال 1954 زمانی كه در «گواتمالا» بود با پشتیبانی از حكومت «جاكوب آربنز» كه منتخب مردم بود قدم به عرصهء مبارزات سیاسی گذاشت. آربنز در نتیجهء توطئه و در مداخلات تجاوز كارانهء سازمان سیا سرنگون شد و «چه» به مكزیك گریخت. اندكی بعد به فیدل كاسترو و دیگر انقلابیونی پیوست كه با جنبش 26 ژوییه در پی بر اندازی دیكتاتوری «فولژ نیسو باتیستا» در كوبا بودند.«گوارا» در دسامبر 1956 ازجمله مبارزانی بودكه به منظور آغاز مبارزه چریكی از عرشهء كشتی كوچك «گرانما» قدم به خاك كوبا گذاشتند. او كه در اصل پزشك گروه بود همچون یك فرماندهء ارتش شورشی ظاهر شد. درپی سقوط «باتیستا» در دسامبر 1956، چه‌گوارا یكی از رهبران حكومت تازهء كارگران و دهقانان شد و پست‌های دولتی متعددی چون ریاست بانك مركزی كوبا و وزارت صنایع به او واگذار شد. چه‌گوارا بارها به نمایندگی از كوبا درمجامع مختلف چون سازمان ملل متحد شركت كرد. او در مقام یكی از رهبران جنبش 26 ژوییه به برگزاری گردهمایی‌های گروه‌های سیاسی - كه سرانجام در 1965 به بنیان‌گذاری حزب كمونیست كوبا انجامید - یاری رساند.گوارا در اوایل 1965 از همهء مسوولیت‌ها و پست‌های دولتی كناره‌گیری كرد و به منظور كمك به پیشبرد مبارزه‌های ضدامپریالیستی و ضد سرمایه‌داری در دیگركشور‌ها، كوبا را ترك كرد وهمراه با داوطلبانی كه بعدها در «بولیوی» به او پیوستند، نخست به كنگو «زئیر» رفت و در جنبش ضد امپریالیستی آن كشور به رهبری  «پاتریس لومومبا» شركت جست. از نوامبر 1966 تااكتبر 1967 جنبش چریكی بولیوی را بر ضد دیكتاتوری نظامی آن كشور رهبری كرد. درهفتم اكتبر 1967 در عملیات رزمی ساختهء سازمان سیا به دست نظامیان بولیوی زخمی و دستگیر و روز بعد از آن تیرباران شد.   

امروزه پس از گذشت سی و هفت سال ازمرگش هنوز هم او یكی از چهره‌های محبوب اسطورهای به خصوص درمیان جوانان است. اسطورهء عصیان كه نامش پرچم هر مبارزه‌ای است. شخصی كه تصویرش بر پیراهن‌های سرخی نقش بسته كه جوانان معترض بر تن می‌كنند بی آنكه از اندیشه‌های انقلابی او خبر داشته و یا حتی جهان بینی او را پذیرفته باشند.   

«چه» می‌توانست همچون بسیاری از فارغ التحصیلان رشتهء پزشكی در گوشه‌ای از دنیا برای خود مطبی دایركند، اما روح عصیانگرش او را واداشت تا به یاری همنوعانش درمناطق استبداد زدهء آمریكای لاتین بشتابد. زمانی كه چه‌گوارای جوان و دوست همراهش «آلبرتو گرانادو» با موتورسیكلت از ردهء خارج توترون 500 مدل 1939، كه تنها به بهای چند پزوی ناچیز خریداری شده بود، قصد سفر به دور آمریكای لاتین را جهت درمان بیماران جزامی كرد آمریكای سرخ لاتین در زیر چكمه‌های سنگین امپریالیسم جان می‌داد، اما نه «چه» و نه «آلبرتو» هیچ كدام از این حقیقت تلخ آگاهی نداشتند.آن‌ها تنها می‌خواستند مناظر بكر قارهء پهناورشان را از نزدیك ببینند و به كمك بیماران جزامی بشتابند، سفری كه پایانش به گونه‌ای دیگر بود و باعث تولد انسان‌هایی شدكه اكنون نام آن‌ها را مترادف با انقلاب به كار می‌برند.   

 

" چه‌گوارا" مردی بود كه هرگز در بند مقام، رهبری و یا افتخارات نبود. او اعتقاد راسخ داشت كه مبارزهء چریكی انقلابی، شكل بنیادین اقدام برای كسب آزادی خلق‌های آمریكای لاتین است و این نتیجه‌گیری ناشی از اوضاع اقتصادی، سیاسی و اجتماعی تقریبائ تمام كشورهای آمریكای لاتین بود. «چه» عمیقائ بر این باور بود كه رهبری سیاسی و نظامی مبارزه چریكی باید یگانه باشد و این كه مبارزه تنها می‌تواند توسط خود واحد چریكی رهبری شود، نه از طریق دفاتر راحت بوروكرات ها در شهرها.   

چه‌گوارا به معنای واقعی كلمه یك چریك مبارز اینترناسیونالیست بود. او می‌گوید: « هر قطرهء خون ریخته شده در سرزمینی كه در زیر پرچمش زاده نشده باشی، تجربه‌ای است كه به زندهء ماندگان منتقل می‌شود تا بعدا آن را در مبارزه برای رهایی كشورشان به كار برند. همچنان‌كه كه خلقی خود را آزاد می‌سازد، ‌قدمی بر می‌‌دارد در پیكار برای رهایی مردم خود ما.»   

«چه» معتقد بود كه هر انسانی برای رهایی از ظلم و استبداد باید بهایی برای‌آزادی‌اش پرداخت كند، او می‌گوید: «اسكلت آزادی ما قبلا شكل گرفته است، هنوز گوشت و لباس به این اسكلت نیامده است، ما بهای آزادی خود و حفاظت از آن را با خون و ایثار پرداخت می‌كنیم. ایثار و فداكاری ما آگاهانه است، سیرآزادی طولانی و در بعضی قسمت‌ها  ناشناخته است.»

هفتم اكتبر 1967 «چه» آخرین سطرهای وقایع روزانهء خود و گروه چریكی‌اش را نوشت. روز بعد در ساعت یك بعدازظهر در یك درهء كم عرض و تنگ، جایی كه برای درهم شكستن محاصره به انتظارشب نشسته بودند، نیروی عظیمی از دشمن برآن‌ها تاخت. گروه كوچك مردانی كه واحد چریكی را تشكیل می‌دادند تا گرگ و میش بامداد قهرمانانه جنگیدند.ازكسانی كه در نزدیك‌ترین مواضع به «چه» می‌جنگیدند كسی زنده نماند جزو دو نفر كه به همراه «چه» مجروح و دستگیر شدند.   

روز بعد از دستگیری «چه» با شنیدن صدای شلیك فهمید كه دو همرزم «پرویی» و «بولیوی‌اش» اعدام شده‌اند. نوبت به «چه» رسیده بود، مجری اعدامش دستخوش تردید شده بود.

 »چه» با استواری فریاد زد «شلیك كن نترس !» آنگاه با شلیك یك رگبار مسلسل از كمر به پایین حكم اجرا شد. جلادان دستور داشتند او را از سر و سینه هدف قرار ندهند تا مرگش به تعویق بیفتد. این تصمیم ظالمانه عذاب «چه» را طولانی می‌كند تا این‌كه گروهبانی كه او نیز مست بوده است گلوله‌ای به پهلوی او شلیك می‌كند و به زندگیش پایان می‌دهد. این شیوهء رفتار، درست نقطهء مقابل احترامی بود كه «چه» بدون استثنا نسبت به افسران و سربازان بسیاری نشان می‌دادكه به اسارت او درآمده بودند.   

برای «چه» ساعت‌های پایانی زندگی‌اش در چنگ دشمن فرومایه قطعا بسیار تلخ بوده است; اما هیچ كس بهتر از او آمادگی گذراندن چنان آزمونی را نداشت.   

هشتم اكتبر چه‌گوارا تیر باران شد.جسدش را به هلی‌كوپتر بستند تا به همه اعلام كنند كه چریك مبارز را دستگیر كرده‌اند پس از انتقال جسد «چه» به «هیگوئرا» روستایی درشمال بولیوی، تازه همه فهمیدند چه كسی كشته شده است. حكومت وقت از ترس، جسد «چه» را سوزاند و بقایای استخوانش را در مكان نامعلومی خاك كرد. سال‌ها بعد در پی فشار دولت كوبا و شخص فیدل كاسترو، دولت بولیوی استخوان‌ها را در تابوت گذاشت و به كوبا فرستاد تا «چه‌گوارا» در میان اشك و احترام دفن شود.



:: موضوعات مرتبط: بیوگرافی گوناگون , ,
:: برچسب‌ها: زندگینامه ارنستو چه گوارا دلاسرنا , بیوگرافی ارنستو چه گوارا دلاسرنا , بیوگرافی هنرمندان , بیوگرافی بازیگران , بیوگرافی ورزشکاران , بیوگرافی فوتبالیستها , بیوگرافی بازیکنان , بیوگرافی مربی , مربی خارجی , زندگی نامه , شعر , طنز , خنده , شادی , تصاج فان , ,
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
زندگی نامه سر آلکس فرگوسن
سه شنبه 4 مهر 1391 ساعت 20:55 | بازدید : 3621 | نوشته ‌شده به دست admin | ( نظرات )

زندگی نامه سر آلکس فرگوسن

 

 

سال 1941 = در 31 دسامبر در محله گووان شهر گلاسكو ديده به جهان گشود

 

سال 1957 = به صورت پاره وقت شاگرد كارخانه ي آچار سازي گلاسكو بود و به عنوان يك بازيكن آماتور به تيم كوئينز پارك پيوست

 

سال 1960 = به صورت پاره وقت به تيم سنت جونستون ملحق شد

 

سال 1964 = آچار سازي را رها كرد و به عضويت تيم دانفر ملين در آمد

 

سال 1967 = با 65000 پوند به رنجرز پيوست

 

سال 1969 = با 20000 پوند به تيم فالكرك ملحق شد

 

سال 1973 = به تيم آير رفت

 

سال 1974 = در ماه سپتامبر به عنوان مربي ايست استر لينگ منصوب شد. ولي 3 ماه بعد از سنت ميرن سر درآورد

 

سال 1978 = توسط سنت ميرن اخراج ولي به عنوان جانشين بيلي مك نيل مربي آبردين شد

 

سال 1980 = با قهرماني در ليگ اسكاتلند همراه آبردين اولين افتخار مربي گريش را كسب كرد

 

سال 1981 = با آبردين نايب قهرمان ليگ اسكاتلند شد

 

سال 1982 = آبردين با پيروزي 4 بر 1 قهرمان جام حذفي اسكاتلند شد

 

سال 1983 = آبردين اين بار 1 بر 0 رنجرز را شكست داد تا جام حذفي را حفظ كند و رئال مادريد را در گوتنبرگ 2 بر 1 مغلوب كرد تا جام برندگان اروپا را به خود اختصاص دهد

 

سال 1984 = آبردين با پيروزي 2 بر 1 برابر سلتيك قهرمان جام حذفي و سپس ليگ اسكاتلند شد. الكس فرگوسن نشان افتخاري امپراتوري بريتانيا را دريافت كرد

 

سال 1985 = در پي مرگ جك استين در خلال بازي مقدماتي ولز با اسكاتلند فرگوسن مربي موقت تيم ملي اسكاتلند شد

 

سال 1986 = اسكاتلند در همان دور اول از جام جهاني حذف شد. اين تيم در ايام مربي گري فرگوسن 3 برد 4 مساوي و 3 باخت كسب كرد و 8 گل به ثمر رسانيد و 5 گل دريافت كرد. در 6 نوامبر فرگوسن آبردين را رها كرد تا به عنوان جانشين ران آتكينسون معزول رهبري منچستر يونايتد را به دست بگيرد

 

سال 1990 = اولين جامش در اولد ترافورد را با پيروزي 1 بر 0 برابر كريستال پالاس در ديدار تكراري فينال جام حذفي به دست آورد

 

سال 1991 = منچستر يونايتد در روتردام 2 بر 1 از سد بارسلونا گذشت تا جام برندگان جام را به دست آورد

 

سال 1992 = با پيروزي منچستر يونايتد مقابل ستاره سرخ بلگراد سوپر جام اروپا به اولد ترافورد آمد. همچنين با پيروزي 1 بر 0 منچستر يونايتد مقابل ناتينگهام فارست اين تيم براي اولين بار جام اتحاديه را در دوره ي مربي گري فرگوسن به دست آورد. اما روئياي منچستر براي قهرماني ليگ برتر با سبقت گرفتن ليدز يونايتد در آخرين هفته بر باد رفت

 

سال 1993 = انتظلر 26 ساله منچستر براي قهرماني ليگ برتر خاتمه يافت. فرگوسن در ماه ژانويه با خريد روي كين از ناتينگهام فارست با قيمت 3.75 ميليون پوند ركورد نقل و انتقالات اين كشور را شكست

 

سال 1994 = منچستر يونايتد چهارمين تيم قرن و ششمين تيم در كل تاريخ فوتبال انگلستان شد كه در يك فصل قهرماني در جام حذفي و ليگ برتر را با هم جشن مي گرفت. شياطين سرخ در فينال جام حذفي چلسي را 4 بر 0 شكست دادند

 

سال 1995 = منچستر در ليگ پس از بلكبرن نايب قهرمان شد و جام حذفي را به اورتون واگذار كرد. دوباره فرگوسن با خريد اندي كول از تيم نيوكاسل با قيمت 6 ميليون پوند ركورد نقل و انتقالات را جا به جا كرد

 

سال 1996 = منچستر يونايتد اولين تيم تاريخ فوتبال انگلستان شد كه دو بار هر دو جام ليگ و حذفي را فتح كرد. شاگردان فرگوسن در ليگ برتر از نيوكاسل سبقت گرفتند و در جام حذقي ليورپول را 1 بر 0 شكست دادند

 

سال 1997 = فرگوسن قصد داشت با تصاحب جام قهرمانان اروپا خود را همسنگ سرمت بابسي سازد اما منچستر در مرحله ي نيمه نهايي به دورتموند باخت

 

سال 1998 = فرگوسن و يارانش ياس آور ترين تاريخ منچستر را بدون كسب جامي پشت سر گذاشتند. هر دو جام برتر و حذفي را آرسنال ربود و موناكو در مرحله ي يك چهارم نهايي منچستر را حذف كرد. فرگوسن براي تقويت خط دفاعي تيمش ياپ استام را با قيمت ده و نيم ميليون پوند از آيندهوون خريد تا بار ديگر ركورد نقل و انتقالات را بشكند

 

سال 1999 = فرگوسن شكوهمند ترين فصل تاريخ منچستر را با تصاحب سه جام اروپا و حذفي و ليك برتر رقم زد. اين مربي در ماه مي قراردادي امضا كرد كه تا سال 2002 در منچستر باقي بماند. در 11 ژوئن در مراسم جشن تولد اليزابت نشان شواليه را دريافت كرد. در 11 اكتبر مراسم و مسابقه اي به گرامي داشت حضور موفق او در اولد ترافورد با حضور ستارگان كنوني و اسبق منچستر بر گذار شد. در 30 نوامبر منچستر با پيروزي 1 بر 0 برابر پالميراس روي تك گل روي كين جام تو يو تا را فتح كرد تا اولين تيم انگليسي شود كه اين جام بين قاره اي را به خانه مي برد. در ماه دسامبر فرگوسن به عنوان بهترين مربي سال جهان جايزه ي ويژه ي ((بي بي سي )) را دريافت كرد و تيمش به عنوان بهترين تيم سال شناخته شد

 

سال 2000 = فرگوسن در اين فصل منچستر را به ششمين قهرمانيش در ليگ برتر با اختلاف 18 امتيازي نسبت به آرسنال رهنمون كرد. در 8 مي فاش كرد كه پس از انقضاي مربي گريش در سال 2002 منچستر را تنها مي گذارد اما همچنان مي خواهد در اداره ي باشگاه نقشي داشته باشد

 

سال 2001 = پس از تنها يك خريد عمده فابين بارتز دروازه بان فرانسوي تيم فرگوسن به استيلاي خويش بر فوتبال انگلستان ادامه داد و هفتمين قهرماني ليگ را در 9 سال اخير با اختلاف 15 امتيازي كسب كرد. فرگوسن همچنين اولين مربي شد كه با يك تيم انگليسي فاتح 3 جام متوالي ليگ مي شود. در 18 مي فرگوسن اعلام كرد كه پس از دوره ي مربي گريش به طور كامل منچستر يونايتد را ترك خواهد كرد اما در 13 ژوئيه يك روز پس از خريد خوان سباستين ورون با مبلغ 28 ميليون پوند از لاتزيو با شكستن مجدد ركورد نقل و انتقالات باشگاه منچستر اعلام كرد كه فرگوسن پس از اتمام قراردادش با اين تيم در مي 2002 به عنوان مشاور و سفير به مدت 5 سال در اولد ترافورد باقي خواهد ماند

 

سال 2002 = در 5 فوريه باشگاه منچستر يونايتد بيانيه اي صادر كرد تا اعلام كند در حال مذاكره با فرگوسن براي تمديد قرارداد مربيگري اش است. در 27 فوريه منچستر تاكيد كرد كه فرگوسن قراردادش را يك روز پس از پيروزي 5 بر 1 برابر نانت فرانسه در ليگ قهرمانان اروپا به مدت 3 سال ديگر و تا سال 2005 تمديد كرده است. ديويد بكهام علت باقي ماندن او را بر 3 دليل دانست : 1- به خاطر علاقه ي فراوان به ورون 2- بازيابي قدرت منچستر يونايتد 3- برگزاري فينال ليگ قهرمانان اروپا در سال 2003 در ورزشگاه اولدترافورد منچستر در 2 مارس كاپتان روي كين را متعاقد كرد تا قراردادش را تا سه سال ديگر يعني تا سال 2006 تمديد كند. اين تيم در سال 2002 ليگ برتر را به آرسنال داد و در جام قهرمانان اروپا در مرحله ي نيمه نهايي مغلوب لوركوزن شد و در جام حذفي نيز حذف شد

 

سال 2003 = در ماه مي منچستر يونايتد در فينال جام حذفي مغلوب ليورپول شد. همچنين در ليگ برتر با پشت سر گذاشتن آرسنال براي هفتمين بار قهرمان ليگ برتر انگليس شد. همچنين منچستر در جام اتحاديه با شكست از ليورپول در ديدار فينال با نتيجه 2 بر 0 به عنوان نايب قهرماني اين جام رسيد. منچستر يونايتد در آغاز فصل توانسته بود جام خيريه را از آرسنال بربايد. در ليگ قهرمانان اروپا هم منچستر يونايتد در مرحله ي يك چهارم نهايي مغلوب رئال مادريد شد و از دور رقابتها حذف شد

 

سال 2004 = در اين سال منچستر يونايتد در آغاز جام خيريه را به خانه برد. آنها تيم آرسنال را در ضربات پنالتي و با درخشش تيم هاوارد دروازه بان تازه وارد اين تيم شكست دادند. در ليگ برتر اين بار پس از تيمهلي آرسنال و چلسي در رده ي سوم ايستاد. در جام حذفي نيز در بازي فينال 3 بر صفر ميلوال را برد و قهرمان شد. در ليگ قهرمانان اروپا در يك هشتم نهايي مغلوب پورتو با مربي گري خوزه مورينيو شد و از گردونه ي مسابقات حذف شد

 

سال 2005 = اين سال آغاز فشارها بر فرگوسن را دامن زد. در ليگ برتر پس از چلسي و آرسنال سوم شد. در جام اتحاديه حذف شد. در جام حذفي در فينال مغلوب آرسنال شد و بلاخره در ليگ قهرمانان اروپا در مرحله ي يك هشتم نهايي در مقابل آ.ث ميلان حذف شد

 



:: موضوعات مرتبط: بیوگرافی ورزشکاران , ,
:: برچسب‌ها: زندگینامه ی بوفون , بیوگرافی , بیوگرافی ورزشکاران , بیوگرافی هنرمندان , بیوگرافی بازیکنان پرسپولیس , بیوگرافی هنرمندان خارجی , بیوگرافی فوتبالیست ها , بیوگرافی بازیکنان تراکتورسازی , بیوگرافی بازیکنان استقلال , بیوگرافی سپاهان , زندگی نامه , زندگی نامه هنرمندان , عکس هنرمندان , ,
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
زندگی نامه فرانچسکو توتی
سه شنبه 4 مهر 1391 ساعت 20:54 | بازدید : 2252 | نوشته ‌شده به دست admin | ( نظرات )

بیو گرافی فرانچسکو توتی

 

یوفا: فرانچسكو توتي (متولد 27 سپتامبر 1976) يك فوتباليست ايتالياييست كه هم اكنون در تيم آ اس رم ايتاليا و تيم ملي ايتاليا كه با آنها موفق به كسب جام جهاني 2006 شد بازي مي كند.
پست فرانچسكو توتي مهاجم يا هافبك تهاجمي است,هر چند بيشتر در پست مهاجم دوم معروف است يك متصل كننده ميان دو پست كه بازيكن در نقش يك لينكر خط هافبك را به مهاجم يا مهاجمان متصل مي كند.
او همچنين اولين گزينه براي ضربات آزاد و پنالتي ها در رم است كه تا كنون گل هاي فراواني از روي توپ هاي مرده به ثمر رسانده است.
توتي به عنوان سمبل رم شناخته مي شود چون تا كنون باشگاه را علي رغم پيشنهادهاي بسيار از تيمهاي قوي تر و ثروتمند تر ترك نكرده است و به عنوان بهترين گلزن باشگاه با بيشترين بازي انجام داده براي تيم در تاريخ باشگاه ثبت شده است.
در17 ژوئن سال 2007 وي به عنوان ارزشمند آقاي گلي اروپا دست يافت و كفش طلاي قاره ي سبز را از آن خود كرد.

(كودكي)

توتي در منطقه اي به نام پورتا مترونيا در حوالي رم به دنيا آمد و بزرگ شد.والدين وي انزو و فيورلا توتي هستند.
بر خلاف تمام كدكان هم سن و سال وي كه به تماشاي كارتون هاي تلوزيوني علاقه مند بودند,فرانچسكو به تماشاي بازي هاي فوتبال علاقه مند بود و هميشه با پسران بزرگتر از خود فوتبال بازي مي كرد.
مادر وي پيشنهاد بزرگ باشگاه ميلان را رد كرد چون منتظر رسيدن پيشنهاد از باشگاه محبوب پسرش يعني آ اس رم بود.مادر توتي معتقد بود كه پسرش نبايد براي هيچ تيم ديگري به جز رم بازي كند.توتي سر انجام در سال 1989 به تيم جوانان رم پيوست.

( تيم ملي)

توتي در بازي فينال جام ملت هاي اروپا زير 18 سال در جولاي 1995در پيروزي 4 بر 1 برابر اسپانيا براي ايتاليا گل زني كرد.
در فينال زير 21 ساله ها در تساوي يك بر يك برابر اسپانيا نيز زننده ي تنها گل تيمش بود.ولي توتي اولين بازي رسمي خود را براي تيم ملي بزرگسالان ايتاليا در دهم اكتبر سال 1998 در بازي برابر سمويس انجام داد.او در تورنومنت نهايي يورو 2000 نيز حاظر شد و در بازي برابر روماني و باژيك موفق به گل زني شد.
هر چند ايتاليا در بازي فينال طرف بازنده برابر فرانسه بود,توتي لغب بهترين بازيكن ميدان را از آن خود كرد و به عقيده ي بسياري از كارشناسان همچون ميشل پلاتيني وي بهترين بازيكن تورنومنت بود.
در جام جهاني 2002 توتي آن قدرها هم خوش شانس نبود.در دور دوم رقابت ها توتي در بازي برابر كره با دريافت كارت زرد دوم به دليل فريب داور در محوطه ي جريمه (هر چند تمام كارشناسان راي بر اشتباه داور و پنالتي دادند)از زمين بازي اخراج شد تا ايتاليا از دور رقابت ها كنار رود.
در يورو 2004 هم شانس با توتي يار نبود چون از سوي كميته داوران از انجام بازي تا مرحله ي نيمه نهايي براي ايتاليا محروم شد (به دليل پرتاب توف بر صورت كريستين پولسن مدافع دانمارك,هر چند اين تصوير هم توسط تلوزيون دانمارك تسليم يوفا شد و در آن حركت قبلي بازيكنان سانسور شده بود)هر چند ايتاليا با تباني دو تيم دانمارك و سوئد موفق به حضور در مرحله ي بعد نشد.

(جام جهاني 2006)

بعد از مصدوميت شديد توتي از ناحيه ي مچ پا حضور او در جام جهاني 2006 آلمان در هاله اي از ابهام قرار داشت ولي وي سرانجام با كمك پزشكان به اين تورنومنت بزرگ رسيد.پزشكان در درون مچ پاي وي پلاتين كار گزاشته بودند تا وي بتواند بازي خود را انجام دهد.
در بازي برابر استراليا وي تك گل بازي را در آخريت دقيقه ي بازي از روي نقطه ي پنالتي براي ايتاليا به ثمر رساند.
در برد 3بر 0 برابر اوكراين توتي پاس گل اول را به زامبوتا به زيبايي داد.در بازي برابر آلمان در نيمه نهايي هم توتي به ميدان رفت.وي همچنين در بازي فينال هم از ابتدا به ميدان رفت ولي در دقيقه ي 61 جاي خود را به هم باشگاهي اش يعني دانيله ده روسي داد و وي همراه تيم جام طلايي را بالاي سر برد ودر پايان مسابقات در بين 23 نفر برتر تورنومنت قرار گرفت.
وي هم اكنون در حال تصميم گيريست كه به تيم ملي باز گردد يا از بازي هاي ملي خداحافظي كند.

(باشگاه)

فرانچسكو تنها 16 ساله بود كه اولين بازي اش را براي رم در برابر برشا در پيروزي 2 بر 0 تيمش در 8 مارس 1993 انجام داد.در فصل 94-95 توتي توانست در 20 بازي 4 گل براي رم به ثمر رساند و در طول فصل كم كم به بازيكني ثابت تبديل شد.
او به عنوان بازيكن برتر سري آ در فصل 2000 و 2003 شناخته شد.در فصل 2000-2001 وي با به ثمر رساند 13 گل براي تيمش سهم بسياري در كسب اسكودتو پس از 18 سال داشت.در فصل 2001-2002 رم اين عنوان را به يوونتوس واگذار كرد ولي توتي در فصل بعد موفق به ثمر رساندن 14 گل شد.
در فصل 2003-2004 وي نقش مهم تري در رم ايفا كرد و با به ثمر رساندن 20 گل باعث كسب مقام نايب قهرماني سري آ شد.فصل 2004-2005 فصل كاملا ناموفقي براي جالوروسي بود و تنها عنوان دومي جام حذفي براي رم به دست آمد تا رم در فصل بعد در جام يوفا حاظر شود.هر چند توتي موفق شد 12 گل به ثمر برساندو با پاس هاي فوق العاده ي خود باعث شد تا وينچنزو مونتلا بتواند 21 گل به ثمر برساند.
در 19 دسامبر سال 2004در بازي برابر پارما توتي موفق شد 107مين گل خودش براي رم را به ثمر برساند و ركورد را كه در دست روبرتو پروتزو بود از وي بگيرد.فصل 2005-2006 فصل عجيبي براي رم بود.در 19 فبريه 2006 در بازي برابر امپولي توتي به شدت از ناحيه ي مچ پا مصدوم شد.
وي در 11 مي 2006 در بازي جام حذفي برابر ميلان به ميادين بازگشت كه رم آن ديدار را 3 بر يك برد.آنها فصل را با مقام پنجمي پشت سر گزاشتند ولي به جام باشگاه ها راه يافتند (به دليل محروميت تيم هاي يوونتوس و فيورنتينا به دليل تباني با داوران.رم پس از آن مساله جايگاه دومي را از آن خود كرد.)رمي ها 11 بازي را با پيروزي پشت سر گذاشتند تا ركورد فصل 1989-1990 ميلان را پشت سر بگزارند.
آخرين برد آنها پيروزي 2 بر 0 برابر لاتزيو بود كه در ديدار بعدي با گل ديرهنگام ماركو ماتراتزي برد خانگي را با تساوي تعويض كردند.لوچيانو اسپالتي تركيب تيم را از تدافعي به تهاجمي تعويض كرد تا رم علي رغم نداشتن مهاجم در 8 مسابقه و نداشتن توتي در بسياري از بازي ها از مقام 15ام به رده ي 5ام صعود كند.
در فصل 2006-2007 رم با غلبه بر اينتر قهرمان جام حذفي شد و توتي با به ثمر 26 گل علاوه بر كسب مقام آقاي گلي سري آ كفش طلاي اروپا را نيز كسب كرد.در ژوئن 2007 توتي دكتر مارياني پزشكي كه مچ پايش را عمل كرد را ملاقات كرد و هر دو تصميم گرفتند تا پلاتين درون مچ پاي فرانچسكو را در نياورند تا وي بتواند فصل آينده هم به راحتي بازي كند.

(شادي پس از گل)

توتي براي موقعيت هاي مختلف شادي هاي متوافتي مي كند.معروفترين آنها در دربي فصل 98-99 بود كه وي پيراهن خود را بالا زد و زير آن به زبان ابتاليايي نوشته شده بود من دوباره شما ها را پاكسازي كردم.
اين بدان دليل بود كه قبل از آن رم لاتزيو را تا 5 سال شكست نداده بود.يك شادي معروف ديگر اين بود كه وي پيراهن خود را درآورد و زير آن به ايتاليايي نوشته شده بود كه تو تك هستي.
اين نوشته را براي همسر كنوني اش ايلري بلازي نوشته بود.خوشحالي معمول وي دويدن به كنار زمين و بوسيدن حلقه اش براي احترام به همسرش است و اين كه از خداوند به خاطر پسرش با بالا بردن انگشتش شكر ميكند.
ولي هم اكنون وي براي شادي انگشت شستش را ميمكد به اين نشانه كه گل هايش را به خودش تقديم مي كند.
او چند شادي داشت كه منحصر به فرد بود.يك بار وي توپ را درون پيراهنش قرار داد و به پشت خوابيد و هم تيمي هايش توپ را در آوردند به نشانه ي تولد فرزند پسرش.يك بار ديگر وقتي وي موفق به گل زني در دربي شد به طرف دوربين رفت و شروع به فيلم برداري كرد.

(زندگي شخصي)

ايلري بلازي همسر فرانچسكو توتي است.يك دختر ايتاليايي كه هم اكنون به عنوان مجري در اكثر برنامه هاي شبكه ي تلوزيوني RAI كار ميكند.اولين فرزند توتي پسري بود به نام كريستسن كه در تاريخ 6 نوامبر سال 2005 به دنيا آمد.
خواهر كريستين ,كانل در 13 مي 2007 به دنيا آمد.توتي همچنين صاحب يك مدرسه ي فوتبال به نام شماره ي 10 و يك تيم موتور سواري به نام ورزش والاي توتي مي باشد.
بهترين دوست او برادرش ريكاردوست هرچند توتي هميشه مي گويد كه ريكاردو در كودكي بهتر از وي فوتبال بازي مي كرده و شانس يار او نبوده كه او اكنون فوتباليست نيست.
اكنون ريكاردو مدير برنامه هاي توتي نيز هست.او همچنين رابطه ي بدي با مربي سابقش فابيو كاپلو دارد كه هم اكنون مربي رئال مادريد است.
دوستي نزديك وي با آنتونيو كاسانو هم به پايان رسيد.زماني كه آنتونيو مشكلات زيادي براي رم به وجود آورد.فرانچسكو و آنتونيو هم اكنون با هم صحبت نمي كنند.هر چند آنتونيو اعلام كرده كه از اين كارش پشيمان است و اميدوار است رم و توتي وي را ببخشند.

(افتخارات)

آ اس رم

*سري آ

قهرمان:2001

نايب قهرماني:2002.2004.2006.2007

*كوپا ايتاليا

قهرمان:2007

نايب قهرماني:2003.2005.2006

*جام برندگان سري آ

قهرمان:2001

نايب قهرماني:2006

تيم ملي

*جام جهاني:

قهرمان:2006

*جام ملت هاي اروپا:

نايب قهرماني:2000

*جام ملت هاي اروپا زير 21 سال

قهرمان:1996

شخصي

فيفا 100(125 بازيكن برتر جهان كه توسط پله انتخاب شد)

ستاره هاي جام جهاني 2006

عضو تيم منتخب يورو 2000

بازيكن سال فوتبال ايتاليا:

2000.2001.2003.2004

بازيكن جوان سال ايتاليا:

1999

بهترين گلزن سري آ:

2006-2007

كفش طلائي اروپا:

2007

اطلاعات ديگر:

توتي در حال حاظر سفير يونيسف مي باشد.توتي 2 كتاب جك چاپ كرده تا براي فقرا پول جمع كند.كتاب هاي توتي براي ماه ها در بين پرفروش ترين كتاب ها قرار داشتند.برخي از جوك ها به صورت كليپ هاي كوتاه در آمد كه توسط توتي و هم تيمي هايش هم چون دل پيرو,بوفون دلوكيو, نستا و كاسانو بازي شد.
الگوي توتي در فوتبال جوزپه جيانيني كاپيتان سابق رم مي باشد كه وي را مانند برادر بزرگتر خود مي داند.توتي در ضربات چيپ مهارت خاصي دارد و گلهاي زيباي بسياري از اين طريق به ثمر رسانده است.پنالتي حساس در يورو 2000 به ادوين وندرسار,گل زيبا در دربي و گلي كه به اينتر زد از نمونه ي بارز گل هاي زيباي توتي از طريق ظربه ي چيپ ميباشد.
 



:: برچسب‌ها: زندگینامه ی بوفون , بیوگرافی , بیوگرافی ورزشکاران , بیوگرافی هنرمندان , بیوگرافی بازیکنان پرسپولیس , بیوگرافی هنرمندان خارجی , بیوگرافی فوتبالیست ها , بیوگرافی بازیکنان تراکتورسازی , بیوگرافی بازیکنان استقلال , بیوگرافی سپاهان , زندگی نامه , زندگی نامه هنرمندان , عکس هنرمندان , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
زندگی نامه كريستيانو رونالدو-بیو گرافی کریستانو رونالدو
سه شنبه 4 مهر 1391 ساعت 20:53 | بازدید : 1747 | نوشته ‌شده به دست admin | ( نظرات )

بیو گرافی کریستانو رونالدو

 

Cristiano Ronaldo Best Picture


یوفا: كريستيانو رونالدو (دوس سانتوس آويرا) متولد پنجم فوريه سال 1985 كه بيشتر با نام (كريستيانو رونالدو) معروف مي‌باشد،

فوتباليست پرتغالي در رده حرفه‌اي است كه در تيم‌هاي (منچستريونايتد) و (ملي پرتغال) بازي مي‌كند. او يكي از بهترين بازيكنان دنيا و یکی از بهترين استعدادهاي امروز فوتبال است.

كريستيانو رونالدو در شهر (فانچال) در منطقه (ماديرا) در كشور پرتغال به دنيا آمد. مادر (ماريا دولورس داس آويرا) و پدرش (خوزه دينيس آويرا) بود. او يك برادر به نام (هوگو) و دو خواهر به نام‌هاي (الما) و (كاتيا) دارد.

نام رونالدو در كشور پرتغال نام رايجي نيست ولي پدر و مادرش به خاطر (رونالد ريگان) رييس‌جمهور آمريكا نام او را رونالدو گذاشتند زيرا ريگان هنرپيشه مورد علاقه پدر رونالدو بود. او تاكيد مي‌كند اين نامگذاري اصلا دلايل سياسي نداشته است.

وقتي سه ساله بود ضربه زدن به توپ را آغاز كرد. وقتي در شش سالگي به مدرسه رفت ديگر علاقه‌اش به ورزش كاملا نمايان شده بود. او در آن زمان عاشق تيم (بنفيكا) بود و جالب است كه بعدها به تيم رقيب آن يعني (اسپورتينگ) پيوست.

او ابتدا با يك تيم آماتور به نام (آندورنيا) بازي مي‌كرد زيرا پدرش در آن باشگاه شاغل بود. در آن زمان رونالدو تنها هشت سال داشت. در سال 1995 يعني در ده سالگي (كريستيانو رونالدو) كم‌كم در پرتغال كسب شهرت مي‌كرد و آهسته آهسته نامي آشنا در ورزش فوتبال مي‌شد. به طوري كه دو تيم برتر شهر ماديرا در پي امضاي قرارداد با او بودند.

كريس رونالدو با بازي در مسابقات زير هفده سال يوفا براي تيم (اسپورتينگ ليسبون) مورد توجه (جرارد هولر) سرپرست وقت تيم ليورپول قرار گرفت. در آن زمان او تنها شانزده سال داشت و به همين خاطر ليورپول از خريد او صرف نظر كرد ولي همين موضوع سبب شد به چشم (سرالكس فرگوسن) بيايد.

در تابستان 2003 او در بازي برابر تيم منچستريونايتد به خوبي توانايي‌هاي خود را در معرض تماشا قرار داد و نشان داد كه مي‌تواند در دو جناح بازي كند.

پس از بازي، اعضاي تيم منچستريونايتد همگي از يك استعداد درخشان سخن مي‌گفتند. آنها معتقد بودند بهتر است در آينده در كنار اين جوان باشند تا مقابل او.

در منچستر یونایتد
فرگوسن اين جوان را مي‌خواست. او مي‌خواست از رونالدو به جاي ديويد بكام كه به تازگي به رئال مادريد پيوسته بود بهره ببرد و بدين ترتيب كريستيانو با قيمت 24 ميليون و 12 هزار پوند رهسپار تيم منچستريونايتد شد.

رونالدو در ابتدا با پيراهن شماره هفت ظاهر شد ولي با وجود تمام مهارت‌ها و حمله‌هايش دوست نداشت تحت فشار انتظارات مردم باشد.

انتظاراتي كه از شماره پيراهن او نشات مي‌گرفت. او ترجيح مي‌داد پيراهن شماره 27 را بپوشد زيرا در اسپورتينگ نيز همين شماره را مي‌پوشيد.

رونالدو هميشه متهم به خودخواه بودن و تكروي است، با اين وجود فرگوسن تمام حيثيت كاري خود را بر روي او گذاشته و مجددا با او قراردادي تا پايان سال 2010 به امضا رسانده است.

رونالدو در مصاحبه‌اي با نشريه (ايونينگ نيوز) گفت: (منچستريونايتد هميشه براي كمك به من حاضر است و هميشه از من حمايت مي‌كند. من بايد اين را تلافي كنم.)ولي رونالدو اغلب در بازي‌ها، مشكل عصبي پيدا مي‌كند. او نمي‌تواند اعصاب خود را كنترل كند و زود از كوره در مي‌رود. او يك بار به خاطر رفتار خشونت‌بار و انگشت تكان دادن به نشانه تهديد به سوي تماشاچيان از بازي اخراج و از يك مسابقه نيز محروم شد.

(فيليپ اسكولاري) مربي تيم ملي پرتغال نيز به او هشدار داد در مسابقات جام‌جهاني رفتار خودش را كنترل كند.

كريستيانو رونالدو در سال 2005 به (بازيكن جوان ويژه فيليپو) معروف شد و از سوي فيفا بيستمين بازيكن برتر تاريخ فوتبال لقب گرفت. او با وجود اخلاق تندش محبوب طرفداران منچستريونايتد باقي ماند. به همين خاطر دوست ندارد هرگز تيم منچستريونايتد را ترك كند. او در بازي‌هاي جام‌جهاني اولين گل خود را با ضربه پنالتي به تيم ملي ايران زد

زندگي خصوصي
پدر رونالدو كه (دينيس آويرا) نام داشت هفتم سپتامبر 2005 و در زمان بازي‌هاي مقدماتي جام‌جهاني از دنيا رفت.

رونالدو چند ساعت پس از شنيدن اين خبر مجبور بود برابر تيم روسيه بازي كند و اين براي او بسيار سخت بود ولي مي‌دانست امكان ندارد در بازي غايب باشد. پس از بازي، سرالكس فرگوسن خود، رونالدو را مشايعت كرد و به كشورش فرستاد.

در اكتبر سال 2005 او به همراه مرد ديگري به اتهام آزار جنسي دستگير و مورد بازجويي قرارگرفت. رونالدو كه به گفته خودش از همه جا بي‌خبر بود اين اتهام را تكذيب كرده و آن را توطئه‌اي براي بد نام كردن خود دانست. پليس نيز كه مدرك لازم و كافي براي اين موضوع نداشت او را آزاد كرد.

رونالدو پيش از اين با زني به نام (مرچه رومرو) مجري اسپانيايي تلويزيون پرتغال رابطه داشت. هر چند اصليت اسپانيايي دارد ولي در پرتغال به دنيا آمده و رشد كرده است. او با آشنايي خود با رونالدو تنفر خيلي‌ها را برانگيخت زيرا بسياري از طرفداران رونالدو او را شايسته نامزدي فوتباليست محبوب خود نمي‌دانستند و سايت‌هاي اينترنتي عليه او ايجاد كردند.

(مرچه) نه سال از كريستيانو بزرگ‌تر بود و از همسر اولش طلاق گرفته بود. او براي نخستين بار در نشريات پرتغال اعتراف كرد كه با كريستيانو رابطه دارد ولي رونالدو با وجود عكس‌هاي زيادي كه از آن دو گرفته شده بود، هرگز اين حرف را تاييد نكرد. او هميشه دوست دارد زندگي خصوصي خود را به معناي واقعي آن خصوصي نگه دارد و معتقد است زندگي خانوادگي از زندگي حرفه‌اي جداست.

ولي چندي پيش اعلام كردند كه اين رابطه بالاخره به پايان رسيده است. ولي نه (مرچه) از اين موضوع حرفي به ميان آورد و نه رونالدو. تنها يكي از دوستان آنها به خبرنگاران گفت: ارتباط آنها به جدايي انجاميده و مرچه از اين اتفاق بي‌نهايت ناراحت است. سرانجام در بيستم سپتامبر 2006 (مرچه) هم تاييد كرد كه ديگر رابطه‌اي با كريستيانو رونالدو ندارد.

او هزينه سفر (مارتونيز) پسربچه يازده ساله اندونزيايي و پدرش كه از بازماندگان سونامي بودند را پرداخت تا آنها بتوانند به خاطر علاقه پسرك براي ديدن بازي‌هاي مقدماتي جام‌جهاني به اروپا بروند.
ديگر هم‌تيمي‌هاي رونالدو پس از ملاقات اين پدر و پسر تقبل كردند كه با كمك يكديگر هزينه خريد يك خانه جديد در اندونزي را براي آنها فراهم آورند. پس از پايان بازي‌هاي مقدماتي، رونالدو به اندونزي رفت تا از سرزمين‌هاي مصيبت‌زده آن ديدن و براي آنها كمك‌هاي خيريه جمع‌آوري كند. او در اين سفر با (يوسف كالا) رييس‌جمهور اندونزي نيز ديدار كرد و توانست با به حراج گذاشتن وسايل ورزشي خود در جاكاراتا پايتخت اندونزي، 120 هزار دلار آمريكا كمك جمع كند.

رونالدو هم اكنون يك خانه دو ميليون پوندي در (وود فورد) واقع در انگليس دارد. پس از حضور كريستيانو در تيم ملي كشور پرتغال و بازي مقابل تيم انگليس در مسابقات جام‌جهاني آلمان، طرفداران تيم انگليس به نشانه خشم خود شيشه‌هاي خانه گران‌قيمت كريستيانو را شكستند.

رونالدو نيز از اين عكس‌العمل غيرمنطقي مردم ناراحت شد و اعلام كرد منچستر را ترك مي‌كند و آينده او در اسپانياست. (مرچه) سي ساله كه در آن زمان هنوز با كريستيانو رابطه داشت گفت: اگر كريستيانو قبل از اين‌كه خشم مردم فرو بنشيند به انگليس بازگردد، كار احمقانه‌اي كرده است. او حتي از ستاره منچستريونايتد تقاضا كرد براي بردن وسايلش هم به آن جا بازنگردد.

شايعه رابطه كريستيانو رونالدو با دختري به نام (جمااتكينسون) به تازگي بر سر زبان‌ها افتاده است. با اين وجود نامزد قبلي كريستيانو پيام تبريك خود را براي او فرستاد (مرچه رومرو) كه در سال 2005 از كريستيانو جدا شد بهترين آرزوهايش را نثار اين زوج كرده است. گفته مي‌شود (جما) نيز به تازگي از نامزد سابقش كه اتفاقا او نيز يك فوتباليست بوده، جدا شده است. رابطه كريستيانو و (جمااتكينسون) ناگهان تيتر درشت صفحه اول تمام نشريات پرتغال شد.

(جمااتكينسون) هنرپيشه نوپاي شبكه ITV خود اظهار داشته كه با كريستيانو رونالدو آشنا شده است.

او نخستين بار كريستيانو را همين اواخر در يك مهماني ملاقات و اعتراف كرد از اين آشنايي بسيار خوشحال است. وي اظهار داشت: (كريستيانو مرد خيلي خوبي است. شنيده‌ام خيلي‌ها به من حسادت مي‌كنند. اين موضوع براي من اصلا عجيب نيست.) اين هنرپيشه 22 ساله كه پيش از اين با (ماركوس بنت) بازيكن تيم (چارلتون) آشنا بود، گفت: (من به فوتبال علاقه خاصي ندارم و اگر با كريستيانو آشنا شده‌ام به خاطر شخصيت اوست. اصولا فوتباليست‌ها همه آدم‌هاي خوبي هستند. در ضمن دلم نمي‌خواهد زياد درباره اين موضوع صحبت كنم چون نامزدي من با ماركوس به خاطر مصاحبه‌ام با خبرنگارها به هم خورد. نمي‌خواهم اين موضوع دوباره تكرار شود.) ظاهرا از اين پس يك زن به جرگه زنان خبرساز فوتباليست‌هاي انگليس افزوده شده است.

سرالكس فرگوسن هميشه از كريستيانو رونالدو به عنوان يك بازيكن برتر نام مي‌برد. او در يك مصاحبه مطبوعاتي در جواب به اين سوال كه آيا رونالدو بازيكن سال مي‌شود يا نه، اظهار داشت: (مطمئنم نام او در ليست است. او 21 سال دارد و به نظر من بهتر از اين هم مي‌شود. او به بلوغ لازم رسيده و اميدوارم بازيكنان جوان ما مثل او خود را نشان دهند.

خيلي كم هستند كساني كه مانند كريستيانو مي‌توانند برابر بازيكنان هجومي بايستند. مدافعان نمي‌توانند اين جور بازيكنان را كنترل نمايند؛ به همين خاطر است كه همه به او به چشم يك (خطر بزرگ) نگاه مي‌كنند.)

كوتاه از كريستيانو
_ او در بازي‌هاي يورو 2004 و جام‌جهاني 2006 به عنوان جذاب‌ترين بازيكن شناخته شد.
_ در كودكي با نام مستعار (كلويورت) ناميده مي‌شد.
_ او از سهام‌داران (نايك)، (پيپ جينز)، (اكسترا جاس) (نوشيدني انرژي‌زاي اندونزي) و اتومبيل سوزوكي است هر چند كه خود يك اتومبيل بي‌‌ام‌و مشكي دارد.
_ تيم محبوب كودكي او (بنفيكا) بود.
_ قهرمان كودكي رونالدو (مارادونا) بود.
_ قهرمان كنوني او (لوييس فيگو) و (تيه ري‌آنري) هستند.
_ رونالدو كه در ليسبون بزرگ شده است هميشه به خاطر لهجه (ماديرايي)‌اش مورد تمسخر بچه‌ها قرار مي‌گرفت.
_ رونالدو با (آلبرتو جارديم) فرماندار زادگاه خود دوست صميمي است

 



:: موضوعات مرتبط: بیوگرافی ورزشکاران , ,
:: برچسب‌ها: زندگینامه ی بوفون , بیوگرافی , بیوگرافی ورزشکاران , بیوگرافی هنرمندان , بیوگرافی بازیکنان پرسپولیس , بیوگرافی هنرمندان خارجی , بیوگرافی فوتبالیست ها , بیوگرافی بازیکنان تراکتورسازی , بیوگرافی بازیکنان استقلال , بیوگرافی سپاهان , زندگی نامه , زندگی نامه هنرمندان , عکس هنرمندان , ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
بیو گرافی دیوید بکهام
سه شنبه 4 مهر 1391 ساعت 20:53 | بازدید : 2332 | نوشته ‌شده به دست admin | ( نظرات )

بیو گرافی دیوید بکهام


یوفا: شايد کمتر کسي باشد که ديويد بکهام کاپيتان و ستاره انگليسي را نشناسد. مطمئناً همگي شما با گوشه هايي از زندگي بکهام و موفقيت اين بازيکن در دنياي فوتبال آشنا هستید.

نام کامل: ديويد رابرت جوزف بکهام، متولد: 2/5/1975، مليت: انگليسي، محل تولد: ليتون استون، وزن: 92/73 کيلوگرم ، قد: 180سانتي متر، اولين بازي ملي 1996/6/1: ، باشگاه فعلي: گالاکسی

ديويد بکهام فوتبال حرفه اي خود را از جوانان منچستر آغاز مي کند چند ماه پس از حضوراو در تيم جوانان منچستر يونايتد وي براي بازي در جام اتحاديه انگليس به تيم بزرگسالان دعوت شد. هر چند در اولين حضورش در تيم بزرگسالان منچستر يوناتيد نيمکت نشين بود ولي دو سال و نيم بعد بکهام به همراه تيم بزرگسالان براي اولين بار حضور در ليگ برتر را تجربه کرد.
فصل 96/1995اولين حضور بکهام در ليگ برتر بود.
سرانجام ديويد بکهام دوم آوريل 1995 اولين بازي اش را در ليگ برتر مقابل ليدز يونايتد تجربه کرد و در واقع فصل 96- 95 آغازي بود بر درخشش اين بازيکن در فوتبال انگليس ديويد ابتدا در پست هافبک راست مشغول به بازي شد که سابق بر آن پست آندري کانچلسکيس در منچستر محسوب مي شد و گلهاي زيباي خود را از همين جا آغاز کرد.
مخصوصاً گل به يادماندني اش در مرحله نيمه نهايي جام حذفي باشگاههاي انگليس در مقابل چلسي و اين فصل با قهرماني در دو جام براي شياطين سرخ به پايان رسيد فصل 97/1996 دومين فصل حضوروي در ليگ برتر بود. او مشهورترين گل خود را در اين فصل و در مقابل تيم ويمبلدون به ثمر رساند و با ضربه اي زيبا از وسط زمين دروازه ويمبلدون را در سل هارست پارک باز کرد.
او اولين حضورش در تيم ملي انگليس را در اول سپتامبر 1996 تجربه کرد و به همراه اين تيم به مصاف مولداوي در کيشنف رفت پيش از آن ديدار، بکهام سابقه بازي در تيم ملي زيرا 21 سال انگليس را در کارنامه خود داشت بکهام سال 1997 به همراه منچستر به عنوان قهرماني ليگ برتر انگليس دست يافت او بدون شک نقشه به سزايي در اين قهرماني ايفا کرد و به عنوان بازيکن برتر انگليس در اين سال برگزيده شد گلن هادل سرمربي وقت تيم ملي انگليس بکهام را براي حضور در رقابتهاي جام جهاني 1998 فرانسه دعوت کرد.
او در دو بازي نخست انگليس نيمکت نشين بود. اما در سومين بازي تيم ملي انگليس مقابل کلمبيا به ميدان رفت و گلي زيبا روي يک ضربه آزاد در اين ديدار به ثمر رساند در جام جهاني 1998 فرانسه و ديدار انگليس و آرژانتين درگيري بکهام با ديگوسيمونه منجر به اخراج اين بازيکن شد و شايد همين امر نقشه زيادي در شکست تيم ملي انگليس در اين بازي حيثيتي داشت. اما بکهام همچنان به پيشرفت ادامه داد و درخشش او در سال 1999 وي را در کنار ريوالدو کانديداي دريافت عنوان بهترين بازيکن اروپا وجهان کرد بکهام در نخستين بازي فصل 99-1998 منچستر يوناتيد برابر لسترسيتي باز هم منجي شياطين سرخ شد و با گلي زيبا از روي يک ضربه کاشته منچستر را از شکست نجات داد. سال 1999 براي بکهام سالي پر از افتخار بود. قهرماني در ليگ برتر انگليس، قهرماني در جام حذفي و سرانجام قهرماني ليگ قهرمانان اروپا کلکسيون افتخارات اين بازيکن را کامل کرد. بروتلين فرزند اول ديويد بکهام نيز سال 1999 چشم به جهان گشود و بکهام در اين سال طعم پدرشدن را چشيد سال 2000 آغازتنشهاي ديويد بکهام و سرآلکس فرگوسن سرمربي منچستر بود.
تا جايي که او به فکر جدايي از اولترافورد افتاد اما پس از چندي از تصميم خود صرفنظر کرد تا آينده اي درخشان را در منچستر بسازد، بدون شک بکهام نقش به سزايي در قهرماني شياطين سرخ در فصل 2000 داشت و او به مشهورترين بازيکن تاريخ انگليس تبديل شد.
شوتها، ضربات آزاد و پاسهاي ديدني او حاکي از استعداد سرشار اين بازيکن است.
اين فاکتورهاي بکهام همگان را به ياد روزهاي جواني و اوج پل گاسکوئين ديگر بازيکن بزرگ انگليس مي انداخت در نوامبر سال 2000 پيتر تيلور سرمربي وقت تيم ملي انگليس بازوبند کاپيتاني را براي اولين بار در بازي دوستانه انگليس مقابل ايتاليا بر بازوي ديويد بکهام بست.
پس از بازنشستگي آلن شيرر و به دنبال او توني آدامز حالا نوبت به ديويد رسيده بود تا در داخل زمين هدايت بازيکنان تيم ملي انگليس را بر عهده بگيريد اسون گوران اريکسون نيز در اولين حضورش به عنوان سرمربي جديد تيم ملي انگليس در يک بازي دوستانه در استاديوم ويلا پارک به مصاف اسپانيا رفت و سه بر صفر حريف خود را مغلوب کرد. بکهام در رقابتهاي مقدماتي جام جهاني 2002 عنوان کاپيتاني خود را در تيم ملي انگليس حفظ کرد در اه مارس سال 2001 انگليس در آنفيلد ميزبان فنلاند بود و کاپيتان بکهام اولين گل ملي خود را براي انگليس در همين بازي به ثمر رساند که منجر به پيروزي 2 بر 1 انگليسي ها بر فنلاند شد
بکهام در فصل 2001 هم آغاز بسيار خوبي در تيم منچستر داشت و دستورات الکس فرگوسن را به خوبي در زمين پياده مي کرد اما پس از کريسمس تيم منچستر فرم ايده آل خود را از دست داد و حذف از رقابتهاي ليگ قهرمانان اروپا در ورزشگاه مونيخ خاطره تلخي را از اين رقابتها براي بکهام به جاي گذارد.
بکهام در سال 2001نقشه او مقابل تيم ملي يونان و گلهاي به ياد ماندني اش در منچستر همواره در خاطره ها خواهد ماند.

او فصل بسيار پرکاري را پشت سر گذاشت والکس فرگوسن ترجيح داد تا براي جلوگيري از خستگي بيش از حد بکهام او چند بازي آخر را نيمکت نيش باشد اما بازگشت دوباره بکهام پس از استراحتي کوتاه مدت با مصدمميت شديدش همراه شد و او در بازي مقابل دپورتيو دچار آسيب ديدگي شد.

- فصل 2003- 2002 همراه با تولد دومين پسر ديويد بکهام همراه بود . رومئو در سپتامبر2002 متولد شد. در اين فصل بکهام شش گل براي يوناتيد به ثمر رساند و 9 بار با پاسهاي اين هافبک ارزشمند منچستر به گل رسيد تا اين تيم جام قهرماني را در اين فصل نصيب خود کند و آرسنال ديگر مدعي جدي اين فصل را پشت سر بگذارد. همراه با قهرماني منچستر در اين فصل ديويد بکهام نيز جايزه بهترين بازيکن سال انگليس را از سوي هواداران فوتبال در اين کشور به خود اختصاص داد.

- بکهام در ادامه فصل 2003- 2002 بازيهاي درخشاني از خود در منچستر به نمايش گذاشت اما اين فصل آغاز درگيري هاي جدي او و سرآلکس فرگوسن مربي منچستر بود. بکهام با کوتاه کردن موهايش و تغيير فرم آرايش آن توجه مطبوعات و فرگوسن درختکن منچستر ايجاد شده بود جلب کرد و شايد همين موضوع بکهام را به جدايي از اين تيم را سخ تر از پيش کرد.

- کشمش ها بين بکهام و فرگي در منچستر همچنان در فصل 2003- 2002 ادامه داشت. در اين فصل بکهام اولين پيشنهاد رسمي را از سوي باشگاه رئال مادريد دريافت کرد، پيشنهاد معادل 35 ميليون پوند. در مرحله يک چهارم نهايي رقابتهاي ليگ قهرماني اروپا در همان فصل منچستر در اولترافورد ميزبان رئال بود و توانست4 بر3 ميزبان خود را شکست دهد بکهام زننده دو گل شياطين سرخ در اين بازي بود. او با درخشش خود وفاداري اش را به تيم منچستر اثبات کرد. اما پس از آن همچنان پيشنهاد هاي و سوم سه برانگيز باشگاههاي بزرگ اروپايي ادامه يافت.

- کاپيتان تيم ملي انگليس در بازيهاي مقدماتي يورو2004هم براي تيم کشورش درخشيد و در چهار بازي نخست تيم ملي انگليس در مرحله مقدماتي رقابتهاي يورو2004 گلزني کرد. اما بکهام در ديدار جنجالي انگليس مقابل ترکيه از بازي اخراج شد و به دنبال آن بازي ماه ژوئن مقابل تيم اسلواکي را از دست داد. در پايان آن فصل تمام توجه مطبوعات معطوف به آينده بکهام بود. بازيکني که مورد توجه رم، ميلان، رئال مادريد و بارسلونا قرار گرفته بود و همه اين تيم ها خواهان جذب او بودند.

- بارسلونا اولين باشگاهي بود که رسماً درخواست خود را مبني بر تمايلش جهت جذب ديويد بکهام تقديم منچستر يوناتيد کرد اما در اين بين تنها يک تيم بود که توانست گوي سبقت را براي جذب اين ستاره انگليسي بربايد. در ژوئن سال 2003 ديويد بکهام باعقد يک قرار داد چهار ساله به تيم رئال مادريد قهرمان باشگاههاي اسپانيا پيوست منچستر در ابتداي قراردادش با رئال مبلغ 5/17 ميليون پوند بابت فروش بکهام دريافت کرد که اين مبلغ با توجه به حضور بکهام در رقابتهاي ليگ قهرمانان و نمايش او در رئال تا 25 ميليون پوند قابل افزايش بود.

- سرانجام بکهام راهي رئال شد و جدايي او از منچستر يوناتيد خلاء بزرگي در خط مياني اين تيم بوجود آورد. سرخپوشان اولترافورد با از دست دادن کاپيتان تيم ملي انگليس شايد توجه بسياري از رسانه ها و محافل ورزشي را که معطوف به بکهام بود از دست دادند. بکهام طي سال هاي حضورش در منچستر در 397 بازي که براي اين تيم انجام داد 86 گل به ثمر رساند.

- شروع کار بکهام در رئال با انتقادات زيادي همراه بود. بسياري معتقد بودند که او نمي تواند در تيم رئال شرايط آرماني خود را باز يابد و همانند گذشته بازيهاي خوبي از خود ارائه دهد. اما اين هافبک ارزشمند پاسخ هواداران را به گونه اي ديگر داد و در سه بازي مختلفي که براي رئال به ميدان رفت دو بار گلزني کرد. هر چند پس از آن ادعايي بر ارتباط نا مشروع بکهام علاوه بر زندگي خصوصي بر فوتبال او تاثير زيادي گذاشت فصلي که بکهام به همراه رئال بدون کسب هيچ عنواني پشت سر گذاشت. و بالاخره در تابستان سال 2004 بکهام بازيهاي بسيار ضعيفي را در رقابتهايي يورو2004 از خود به نمايش گذاشت و با از دست دادن دو پنالتي حساس موجبات حذف تيم ملي انگلستان را از گردونه اين رقابتها فراهم کرد. فصل 2005- 2004 نيز ديويد موفق به کسب مقامي به همراه رئال نشد. فصل 2006- 2005 نيز فرصت مناسبي براي ديويد بکهام خواهد بود. تا مجدداً به روزهاي اوج خود باز گردد خصوصاً اينکه او اکنون به همراه تيم ملي انگليس در جام جهاني حضور دارند و همچنين به همراه رئال به مرحله بعدي رقابتهاي ليگ قهرمانان اروپا راه يافته است.



:: موضوعات مرتبط: بیوگرافی ورزشکاران , ,
:: برچسب‌ها: زندگینامه ی بوفون , بیوگرافی , بیوگرافی ورزشکاران , بیوگرافی هنرمندان , بیوگرافی بازیکنان پرسپولیس , بیوگرافی هنرمندان خارجی , بیوگرافی فوتبالیست ها , بیوگرافی بازیکنان تراکتورسازی , بیوگرافی بازیکنان استقلال , بیوگرافی سپاهان , زندگی نامه , زندگی نامه هنرمندان , عکس هنرمندان , ,
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
بیوگرافی علی دایی
سه شنبه 4 مهر 1391 ساعت 20:51 | بازدید : 2284 | نوشته ‌شده به دست admin | ( نظرات )

بیوگرافی علی دایی

 


علی دایی متولد 1 فروردین سال ۱۳۴۸، بازیکن ایرانی و از مشهورترین بازیکنان تاریخ تیم ملی فوتبال ایران است. او در حال حاضر در تیم سایپا بازی می‌کند و تا پایان جام جهانی 2006 بازیکن اصلی و کاپیتان تیم ملی ایران بود.

 

 

زندگینامه علی دایی  به بهانه خداحافظی او از دنیای فوتبال:

علی دایی متولد 1 فروردین سال ۱۳۴۸، بازیکن ایرانی و از مشهورترین بازیکنان تاریخ تیم ملی فوتبال ایران است. او در حال حاضر در تیم سایپا بازی می‌کند و تا پایان جام جهانی 2006 بازیکن اصلی و کاپیتان تیم ملی ایران بود.

دایی 109 گل ملی در کارنامهٔ خود دارد و با فاصلهٔ زیادی بهترین گلزن بازی‌های ملی در تاریخ فوتبال جهان است.

دایی سابقهٔ بازی در تیم‌های آلمانی همچون بایرن مونیخ را دارد و به همراه این تیم به نایب قهرمانی جام باشگاه‌های اروپا دست یافته‌است. او اکنون در باشگاه سایپا به عنوان بازیکن و سرمربی تیم سایپا فعالیت می‌کند.

باشگاهی

دایی، فوتبال را از باشگاه‌های کوچک شهر اردبیل همچون استقلال اردبیل و شهرداری اردبیل آغاز کرد و دورهٔ خدمت نظام وظیفه را در تیم پاس گذراند. او سپس به بانک تجارت پیوست و در این تیم بود که او مورد توجه بیشتری قرار گرفت و برای اولین بار به تیم ملی دعوت شد.

دایی بعدها به پرسپولیس تهران و سپس السد قطر پیوست و از این این تیم راهی اروپا شد و همراه با کریم باقری به آرمینیا بیله‌فلد باشگاه آلمانی و خداد عزیزی به اف سی کلن پیوست. مقصد بعدی او بایرن مونیخ آلمان بود. فرانس بکن‌بائر رییس باشگاه بایرن مونیخ علی دائی را برای این باشگاه انتخاب کرد و وی را مهاجمی در سطح جهانی قلمداد کرد. حضور دایی در بایرن مونیخ آلمان نقطه‌ اوج فوتبال او بود، زیرا پیش از آن حضور بازیکنی ایرانی در یک باشگاه معتبر نظیر بایرن مونیخ سابقه نداشت. دایی به همراه بایرن مونیخ تا فینال جام باشگاه‌های اروپا رفت و در نهایت مدال نقرهٔ آن بازی‌ها را به دست آورد. گرچه دایی در بازی فینال به میدان نیامد.

او سپس به هرتا برلین آلمان پیوست و با پوشیدن پیراهن ۹ از اصلی‌ترین بازیکنان این تیم بود. دایی با هرتا برلین هم در جام باشگاه‌های اروپا بازی کرد و دو بار دروازهٔ چلسی و یکبار دروازهٔ آث میلان را گشود. حضور موفق علی دائی در باشگاه‌های اروپایی راه را برای بسیاری از بازیکنان آسیایی از جمله هیده توشی ناکاتا و مهدی مهدوی کیا گشود. علی دایی با تیم سایپا تهران توانست در روز 86/3/7 قهرمانی ششمین لیگ برتر را به عنوان بازیکن-مربی به دست آورد.

ملی

علی دایی در سال‌های اخیر همواره بازیکن اصلی ایران و کاپیتان این تیم بوده‌است. او بیشترین بازی ملی و بیشترین گل زدهٔ تاریخ تیم ملی را دارد (گل‌های زدهٔ او در میان تمام تیم‌های جهان نیز اول است).

او در جام ملت‌های آسیا ۱۹۹۶ امارات به همراه باقری و عزیزی از بهترین ستارگان ایران بود.

او در بازی معروف ایران و استرالیا در بازی پلی اف مقدماتی جام جهانی 1998 فرانسه پاس گل دوم ایران را برای خداداد عزیزی ارسال كرد و این گل باعث راهیابی ایران به جام جهانی شد.

او به همراه ایران در دو جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه و ۲۰۰۶ آلمان به میدان آمد و تا به حال در۵ بازی ایران در این بازی‌ها شرکت کرده‌است. این پاس دایی بود که زمینه‌گذار گل مهدوی‌کیا به آمریکا در جام جهانی ۹۸ شد.

از نقاط اوج دوران ورزشی دایی را می‌توان روز ۱۴ نوامبر ۲۰۰۴ دانست. او در این روز و در مسابقات مقدماتی راهیابی به جام جهانی ۴ بار دروازهٔ لائوس را گشود تا نام خود را به عنوان اولین فوتبالیست تاریخ جهان که ۱۰۰ گل در بازی‌های ملی به ثمر رسانده ثبت کند.

·                  استقلال اردبیل، تاکسی‌رانی، بانک تجارت، پرسپولیس (ایران)

·                  آرمینیا بیله‌فلد، بایرن مونیخ، هرتابرلین (آلمان)

·                  الشباب (امارت)

·                  پرسپولیس، صبا باتری (ایران)

·                  سایپا تهران

بهترین گلزن در بازی‌های بین‌المللی

وی یکی از بهترین گلزنان تاریخ فوتبال و نفر اول در لیست گلزنان بین‌المللی است. او هم‌چنین بهترین گلزن در تاریخ بازی‌های آسیایی است. در دور مقدماتی جام جهانی سال 1998 هم، او با به ثمر رساندن 38 گل در 56 بازی در رتبه‌ی اول قرار داشت.

در سال 1996 با به ثمر رساندن 20 گل، دایی به عنوان بهترین گلزن در بازی‌های بین‌المللی توسط فدراسیون تاریخ و آمار فوتبال (IFFHS) معرفی گردید.

زندگی شخصی

علی دایی در اردبیل متولد شد. او بعدها به دانشگاه صنعتی شریف راه یافت و لیسانس خود را در رشتهٔ متالوژی دریافت کرد. همچنین وی به تازگی ازدواج کرده‌است. علی دائی علاوه بر فوتبال در تجارت نیز مردی موفق بوده‌است. وی گرداننده چندین شرکت بزرگ و رستوران‌های متعدد است. دائی هیچ گاه از خرج کردن ثروت خود در راه کمک به افراد بی بضاعت و امور خیریه دریغ نورزیده‌است. این فوتبالیست برجسته ایرانی طی سالهای اوج فوتبال خود بارها در مسابقات فوتبال با نیات خیرخواهانه به میدان رفته‌است، از جمله در دیدار ستارگان فوتبال جهان و تیم منتخب بوسنی با همراهی روبرتو باجو و دیگر ستاره‌های افسانه‌ای فوتبال. او همچنین همراه بامادلین آلبرایت و دیوید بکام باسازمان یونیسف همکاری داشته‌است.

دایی همچنین دارای تابعیت دوگانه ایرانی و آمریکایی است.

انتقادات

علی دایی باوجود بازی های خوب دوران جوانی در سال های پایانی (مخصوصا در بازی های جام جهانی فوتبال ۲۰۰۶) مورد انتقاد برخی کارشناسان فوتبال, طرفداران و مطبوعات قرار گرفت. پافشاری برانکو ایوانکویچ در استفاده مداوم از وی در تیم ملی از محبوبیت وی کاست.  اما پس از چندی، موفقیت وی در باشگاه سایپا باعث شد تا دوباره توجه همگان را به خود جلب کند.



:: موضوعات مرتبط: بیوگرافی ورزشکاران , ,
:: برچسب‌ها: زندگینامه ی بوفون , بیوگرافی , بیوگرافی ورزشکاران , بیو گرافی علی دایی , بیوگرافی هنرمندان , بیوگرافی بازیکنان پرسپولیس , بیوگرافی هنرمندان خارجی , بیوگرافی فوتبالیست ها , بیوگرافی بازیکنان تراکتورسازی , بیوگرافی بازیکنان استقلال , بیوگرافی سپاهان , زندگی نامه , زندگی نامه هنرمندان , عکس هنرمندان , ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
بیو گرافی کارلس سافوردا پويول
سه شنبه 4 مهر 1391 ساعت 20:28 | بازدید : 1882 | نوشته ‌شده به دست admin | ( نظرات )

کارلس سافوردا پويول متولد 13 آوريل سال 1978 است. پويول در پوبلا دي سگوئر شهري در شمال ايالت كاتالونيا چشم به جهان گشود و به نوعي مي توان گفت تماما بارسايي است. او دوران فوتبالي خود را در بارسلونا آغاز كرد و براي تيم هاي دوم و سوم بارسلونا سالها درخشيد. در فصل 96-97 يك بار براي تيم دوم بارسا به ميدان رفت و البته گلزني هم كرد. در دو فصل بعد يعني 97 تا 99 در 74 بازي براي بارسا 3 بار گلزني كرد. او در فصل 1999 و در حالي كه 8 بازي در خدمت تيم ب بود، به تيم اصلي فرا خوانده شد و در واقع پس از ارئه ي بازي هاي قابل قبول مورد توجه لوئيس ونگال، مربي هلندي وقت بارسا قرار گرفت و براي اولين بار در تاريخ 2 اكتبر 1999 مقابل وايادوليد و با پيراهن شماره ي 24 براي تيم اصلي به ميدان رفت.
                                

                                        puyol

 

در آن برهه از زمان مدافعاني چون فيليپ آبلاردو، رازيگر و دي بوئر از ديگر اركان خط دفاعي اين تيم بودند و پويول جوان به عنوان مدافع راست به بازي گرفته مي شد. از همان زمان هم قدرت تدافعي او بر حركات هجوميش چربش داشت، به طوري كه تا حد زيادي به دفاع نه چندان مطمئن بارسا استحكام بخشيد. در همين سالها بود كه توانست نخستين مقام جهاني خود را در المپيك با اسپانيا در سيدني استراليا كسب كند. بعد از آن تورنمت بود كه مربي هلندي اعتماد بيشتري به وي كرد، به طوري كه پويول يك عنصر دائمي براي تيم محسوب شد.
روند رو به رشد او در سالهاي اخير خيره كننده و چشم گير بوده است. در فصل 2001-2001 در تركيب منتخب يوفا قرار داشت. در آن سالها پويول به عنوان دفاع راست براي اين تيم 11 نفره بر گزيده شده بود. در سالي كه بارسا در رتبه ي حقارت بار 12 هم قرار گرفت اما تا رده ي دوم در پايان فصل صعود كرد.

پويول به همراه رونالدينهو از اركان اصلي اين صعود بودند تا جايي كه اگر چند هفته ي ديگر ليگ ادامه مي یافت بارسا مي توانست والنسياي قهرمان را هم كنار بزند.
او در تيم ملي در همين سالها حضور داشت. مهمترين بازي او به همراه اسپانيا به جام جهاني 2002 بر مي گردد كه البته در بازي با كره اسپانيا اسیر اشتباهات داوری شد و اين تيم نتوانست به مرحله ي نيم نهايي راه يابد. او در يورو 2004 در تركب قرمز پوشان قرار داشت ولي نتوانست به موفقيتي دست يابد.
اوج سلطنت پويول در خط دفاع بارسلونا به فصل 2004-2005 بر مي گردد، جايي كه او كاپيتان اول بارسلونا شد، آن هم در سني كمتر از 25 سالگي. اگرچه پويول در فصل قبل از آن هم بعد از انريكه و کوکو سومين كاپيتان محسوب مي شد. اين در حالي بود كه تيم هاي بسيار قدرتمندي خواهان به خدمت گرفتن او شدند كه در راس انها آث ميلان ايتاليا قرار داشت و برلوسكوني گفته بود زوج نستا و پويول يك زوج طلايي براي آنها خواهد بود.

ولي زماني كه كارلوس پويول با بيان جمله «بارسلونا براي من مانند اكسيژن است و بدون اين تيم زندگي برايم معني ندارد» ميزان تعصب راسخ خود را به همگان نشان داد، نه تنها ميلان بلكه تيم هاي ديگر از خريد وي كاملا مايوس شدند. پويول تا سال 2010 با بارسا قرار داد دارد و با توجه به ميزان اين تعصب بايد پويول را هميشه بايد يك بارسايي بدانيم. قدرت بدني بالا، هوش سرشار در امور دفاعي، پرش هاي حيرت آور و قدرت جالب در زدن ضربات سر در عمق دفاع بارسا و البته تعصب بالا همگي ستودني هستند، البته چيزي كه بازيكنان بارسا از آن ياد مي كنند، این است كه در شرايط سخت هميشه به تيم روحيه مي دهد و اين خود خصوصیتی طبيعي برای یک کاپیتان واقعی در فوتبال است. پس از شش سال ناكامي بارسلونا در كسب مقام اولي در جام هاي مختلف، اين طلس در دوران کاپیتانی پويول شكسته شد و وي را مي توان كاپيتان خوش يمني ناميد.

پويول در 2 سال گذشته از اركان هميشه اصلي اين خط دفاعي بوده تا جايي كه خوان لاپورتا به عنوان تشکر، حقوق او را دو برابر كرده است.
اگر با خود بنگريد مي بينيد که اگر بارسا در خط دفاعي خود پويول را نداشته باشد، چه اتفاقي براي اين تيم مي افتد. به عنوان مثال پس از شكست سنگين بارسلونا در مقابل زاراگوزا با نتيجه ي 4 بر 2 به يك باره شيرازه ي اين تيم اسپانيايي از هم پاشيد. تيمي كه در 20 بازي فقط 16 بار گل خورده است، به يك باره در يك بازي 4 گل را دريافت كند؟ شاید بتوان چنین ترازدی را از تاثير پويول در خط دفاعي بارسا دانست.

پويول و رئال مادريد

جالب است بدانيد پويول همواره در بازي هاي رو در رو مقابل رئال مادريد بازی درخشانی را به معرض نمایش گذارده و به حق كابوس مهاجمان رئال مادريد در چند سال اخير بوده است . از به ياد ماندني ترين باري هاي پويول مي توان به ديدار فصل 2003 در ورزشگاه سانتياگو برنابئو اشاره كرد، در بازي اي كه بارسا در نهايت مغلوب حريف ديرينه ي خود شد. در نيمه ي اول زير آماج حملات رئال مادريد پويول مسير ضريه ي وحشتناك روبرتو كارلوس را كه از فاصله ي كمتر از 6 متري زده شده بود، را دليرانه و جسورانه با قرار دادن صورتش در مسیر توپ تغيير داد. رائول هم در پايان آن بازي او را بهترين مدافع جهان و با تعصب خواند.

ليگ قهرمانان

به طور قطع بعد از جام جهاني، فتح ليگ قهرمانان اروپا براي هر بازيكني رويا است. كاپيتان پويول با بالای سر بردن این جام، تالار افتخارات فردی خود را باشکوه تر و پایه های شخصیت اسطوره ایش در کاتالونیا را استحکام بیشتری بخشیده است.

بدون تردید نام و یاد کارلس پویول، در صف بزرگانی چون یوهان کرایوف، هریستو استوویکوف، روماریو، ریوالدو، لوئیس انریکه و بسیاری دیگر از ستارگان بلند آوازه بارسلونا، برای همیشه در کتاب تاریخ افتخارات کاتالونیا ثبت خواهد شد، و او در دل های همیشه مظهر استواری و تعصب و جنگیدن برای اعتقاد خواهد بود.
 



:: موضوعات مرتبط: بیوگرافی ورزشکاران , ,
:: برچسب‌ها: زندگینامه ی بوفون , بیوگرافی , بیوگرافی ورزشکاران , بیوگرافی هنرمندان , بیوگرافی بازیکنان پرسپولیس , بیوگرافی هنرمندان خارجی , بیوگرافی فوتبالیست ها , بیوگرافی بازیکنان تراکتورسازی , بیوگرافی بازیکنان استقلال , بیوگرافی سپاهان , زندگی نامه , زندگی نامه هنرمندان , عکس هنرمندان , ,
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
بیوگرافی الساندرو دل پیرو
سه شنبه 4 مهر 1391 ساعت 20:25 | بازدید : 2030 | نوشته ‌شده به دست admin | ( نظرات )

 بیوگرافی الساندرو دل پیرو

 

الساندرو دل پیرو از فوتبال ملی خداحافظی کرد.به خاطر همین تصمیم گرفتم که بیوگرافی اون که از

 

محبوبترین بازیکنای ایتالیاست رو بنویسم .

نام:الساندرو دل پیرو (ما تو این مطلب از مخففش استفاده می کنیم:الکس)

نام پدر:جینو دل پیرو

محل تولد:کونجلینا،ایتالیا

تاریخ تولد:۹نوامبر۱۹۷۴

الکس در خانواده ای فقیر بدنیا امد مثل خیلی از ستارگان دیگر. او در نوجوانی حتی پولی نداشت که به شهر دیگری برود.اما اینها نمی توانست مانع پیشرفت الکس بشوند .الکس از وقتی که چشم باز کرد فهمید که عاشق چیزی به نام توپ وفوتبال است.او تصور نمی کرد که روزی بتواند برفوتبا ل جهان فرمانروایی کند . او از کودکی عاشق یوونتوس بود واز بازی پلاتینی لذت میبرد اما هیچ گاه تصور نمیکرد که از پلاتینی بهتر ومحبوبتر شود.او فوتبال خود رو از تیم محلی پادووا آغاز کرد ولی دوران طلایی الکس در یوونتوس رقم خورد .او در سال 1993 به یوونتوس پیوست تیمی که مهاجمان بزرگی مثل باجو و راوانلی و ویالی داشت که حتی اجازه تصور نیمکت نشینی رو به الکس نمی داد.اما الکس با اراده ای محکم با مشکلات مبارزه کرد .اودر اولین بازی اش برای یوونتوس در دقایق پایانی برای یووه بازی کرد.در بازی بعد الکس اولین گل خودش رو برای یووه زد اما دربازی بعد مقابل پارما بود که جهان متوجه یک پدیده بی نظیر شد الکس با هت ریک در اون بازی تحسین همگان رو برانگیخت واین آغاز دوران طلایی الکس در یووه بود .سرانجام الکس با گلهای پیاپی آمد و یونتوس به برکت وجود او یکی پس از دیگری افتخارات خود را کسب میکرد.در همان سال بودکه یووه به یمن وجود الکس جوان توانست پس از 8 سال قهرمان سری آ شود وهمه الکس را باعث اینکار میدانستند .

مارچلو لیپی کسی بود که الکس رو کشف کرد وبه تواناییهای او اعتقاد کامل داشت .او می دونست که الکس در آینده به یک اسطوره تبدیل خواهد شد وبه همین دلیل از او حمایت می کرد .یوونتوس بزرگ به کمک الکس توانست در سال 1996 یکی پس از دیگری رقبایش را در جام باشگاههای اروپا از سر راه بردارد تا به رئا ل برسد که در ان سال یک ابر قدرت بود همه شانس یووه را در مقابل رئا ل کم می دانستند اما نمی دانستند که الکس به تنهایی خود یک تیم است . الکس در ان بازی با درخشش فوق العاده اش وبه ثمر رساندن دو گل به تنهایی رئال را شکست داد وهمین روند را تا فینال ادامه داد و به قهرمانی رسید .الکس در ان سال بابه ثبت رساندن یک رکورد آقای گل لیگ قهرمانان شد ودر سال بعد یعنی در سال 1997 نیز این مقام را تکرار کرد.

الکس دل پیرو تنها بازیکنی است که توانسته در یک بازی در لیگ قهرمانان نمره کامل یعنی 10 از 10 بگیرد

الکس به همراه زیدان واینزاگی خط آتش مرگ بار یوونتوس را تشکیل داده بود که لرزه به اندام بازیکنان حریف می انداخت.چهره دوست داشتنی به همراه بازی های زیبایش او را به یک بازیکن فوقالعاده محبوب تبدیل کرده.او در سال 2000 بیشترین دستمزد را در بین فوتبالیستهای دیگر جهان در یافت می کرد.در سال 2002 با بیش از یک ونیم میلیارد طرفدار محبوب ترین بازیکن جهان شناخته شد.

در فصل 97-98 الکس با به ثمر رساندن 21 گل آقای گل لیگ ایتالیا شددر حالی که الکس درفصل بعددر بازی مقابل ادینزه از ناحیه زانو دچار مصدومیت شدیدی شد وکل فصل را از دست دادبه طوری که همه از خداحافظی الکس حرف میزدند .در دوران مصدومیت او شخصیت های بزرگ ایتا لیا به عیادت او میرفتند وبرای او نامه می نوشتند واز او می خواستند به بازی اش ادامه دهد.سرانجام به اصرار هواداران وهمه فوتبال دوستان پینتوریکو ایتالیایی ها به میادین بازگشت .در بازی که الکس قرار بود برای اولین بارپس از مصدومیتش به میدان برود ورزشگاه دل آلپی که معولا به دلیل قرار گرفتن در دامنه کوههای آلپ تماشاگران کمی داشت لبریز از تماشاگر شد وحتی پشت درهای ورزشگاه انبوهی از تماشگران طرفدارالکس قرار گرفته بودند وحتی طرفداران تیمهای دیگر از جمله میلان واینتر ورم برای تماشای بازی الکس به ورزشگاه آمدند.درلحظه ورود الکس به میدان باتشویق وابراز احساسات شدید مردم مواجه شد .الکس به دلیل بازگشت سریع از مصدومیت وچون هنوز به طور کامل آماده نشده بود نتوانست نمایش خوبی از نشان دهد.وهمواره از این اتفاق به عنوان بد ترین کابوس زندگی اش یاد میکند وبه اعتقاد خیلی از کارشناسان دلیل اصلی افت الکس محسوب می شود.اما الکس در مقابل مشکلات ایستاد.

مصدومیت طولانی الکس در روحیه این بازیکن بزرگ تاثیرزیادی گذاشت

در بازی های مقدماتی یورو 2000ایتالیا ضعیف ظاهرشد ولی در ادامه کار بسیار عالی کار کرد وبه فینال رسید .دینوزف سرمربی وقت ایتالیا اعتقاد خاصی به الکس داشت و به همین علت او را زیاد به بازی گرفت.در بازی فینال دل پیرو به میدان فرستاده شد اما هیچ گاه در برابر فرانسه بازی خوبی از خود به نمایش نگذاشت.او سه موقعیت تک به تک را تقدیم به بارتز کرد.الکس این خاطره را یکی از تلخ ترین خاطرات خود میخواند.الکس بعد از این بازی تحت انتقاد شدید مطبوعات قرار گرفت وظهور پدیده ای همچون توتی روح لطیف او را روز به روز. آزار می داد الکس بیش از پیش جایگاه خود را متزلزل می دید.توتی پس از تحقیر کردن باجو تصمیم گرفت دومین قربانی خود را دل پیرو انتخاب کند و حتی الکس کم حاشیه را هم از خود رنجانید ولی دل پیرو قصد داشت جواب این بازیکن را در زمین بدهد.....

سر انجام مسابقات مقدماتی جام جهانی فرا رسید ولی این بار جام جهانی کابوس الکس شد.سر مربی تیم ملی ایتالیا الکس را کنار گذاشت وتوتی جانشین او شد.

قبل از جام جهانی2002 پیپو اینزاگی بازیکن پیشین یوونتوس حرف های غیر ورزشی راجع به الکس دل پیرو بر زبان آورد

حالا علاوه بر توتی اینزاگی هم جزء دشمنان او به حساب می آمد.شایعات زیادی راجع به برخورد این دو بازیکن به گوش می آمد ولی یوونتوس در هفته آخر سری آ توانست با شکست ادینزه وتوقف اینتر صاحب قهرمانی دیگری در سری آ شود تا دل پیرو با بالا بردن جام قهرمان در مقابل صدها دوربین وخبرنگار بگرید.این اشک شادمانی الکس بود و در کنفرانس مطبوعاطی بعد از بازی او خطاب به تراپاتونی سرمربی ایتالیا گفت که از روی امادگی بازیکنان تصمیم بگیرد نه از روی علاق شخصی اش.من هم به همین دلیل از تراپاتونی متنفرم .

آلساندرو دل پیرو در واقع یک مهاجم تغذیه کننده است وبه عنوان مهاجم سوم پشت دو مهاجم اصلی قرار می گیرد وبه همین دلیل نقش او در گلزنی تیم بسیار چشمگیر است.او به عنوان مهاجم سوم پشت سر ویالی وراوانلی نقش بسیار تاثیر گذاری در موفقیت تیم داشت آن هم در سنین جوانی
یا در زمان مارچلو لیپی که او به گونه ای تغذیه کننده زیدان واینزاگی بود.او این روز ها هم همین جایگاه مهم را در تورین دارد وترزگه وسایر مهاجمان را ساپورت می کند.بسیاری از کارشناسان او را یک تمام کننده مرگ آورمی نامند و موقعیت سنجی و ضربات هوشمندانه اش را ستوده اند از طرفی قدرت دریبلزنی اوبوژپه در دوران جوانی و ضربات ایستگاهی و پشت 18 وپنالتی هایش باعث شده که ایتالیایی ها منطقه 10 یاردی جلوی دروازه را منطقه دل پیرو بنامند.

مهمترین کابوس الکس فابیو کاپلو است .کسی که یک ستاره ی فوقالعاده محبوب رو تا آستانه خاموشی برد .

کاپلو علاقه زیادی به ابراهیموویچ سوئدی داشت وتصمیم داشت حتی به بهای آبروی دل پیرو در تیم جایی برای زلاتان دست وپا کند .او الکس را تبدیل به یک ستاره نیمکت نشین کرد ودر لحظاتی که تیم نیاز مبرم به الکس داشت اورا روی نیمکت می گذاشت وزلاتان که کاری از او ساخته نبود در زمین قدم می زد وهواداران الکس را در حسرت دیدن جادوی او در زمین می سوزاند.زلاتان هیچگاه در حد واندازه های الکس ظاهر نشد ونتوانست حتی گوشه کوچکی از توانایی های الکس را به نمایش بگذارد. حالا ستاره در حال خاموش شدن بود و مسبب آن کسی نبود جز کاپلوی خودخواه.در فصل قبل الکس حتی ربع ابراهیموویچ بازی نکرد ولی دو برابر او یعنی 12 گل به ثمر رساند که این خود گویای همه چیز است.

اما با سقوط اجباری  یوونتوس به سری بی ورفتن کاپلو وابرا و سایر بازیکنان بی تعصب یووه 
الکس بار دیگر عشق خود به یووه را نشان داد ومانند در کنار یووه ماند تا بار دیگر با درخشش خود یووه را به شکوه گذشته برساندودر این راه ازکوچکترین کوششی مضایقه نکرد ومانند رهبری مقتدر با گلزنی های پی در پی ورهبری تیم یوونتوس رادر حالی که با 9 امتیاز منفی در قعر جدول سری بی بود با اختلاف امتیازی چشمگیر نسبت به تیم دوم به صدر جدول رساند.
حالا الکس در یووه تبدیل به یک اسطوره ابدی شده است .او توانسته با 500 بازی برای یووه وبه ثمر رساندن 215 گل یک رکورد تاریخی وغیر قابل دسترس را به ثبت برساوند .کاری که فقط از الکس  ساخته است.گلهاو بازیهایی که هرکدام از آنها بیانگر یک عمر افتخار آفرینی برای یووه است.واین افتخار آفرینی ها می تواند ادامه داشته باشد اگر بیش ازپیش قدر این بازیکن افسانه ای را بدانیم.بازیکنی که در بدترین شرایط در کنار یووه ماند تا نشان دهد که چقدر با شکوه است.



 افتخارات الکس:

بهترین بازیکن زیر 21 سال اروپا 1994

بهترین بازیکن ایتالیا 1998

بهترین بازیکن چمپیونز لیگ 1997 و1998

محبوبترین بازیکن ایتالیا

7 قهرمانی اسکودتو با یوونتوس (95-97-98-2002-2003-2005-2006)

چهار سوپر جام ایتالیا 95و97و2002و2003

یک کپا ایتالیا 1994

سوپر کاپ اروپا 1996

قهرمانی چمپیونز لیگ 1996

قهرمانی جام بین قاره ای 1996

قهرمانی جام جهانی2006

قهرمانی اروپا با زیر 21 ساله های ایتالیا 92و 94و....

بهترین گلزن ایتالیا در سال 98

بهترین گلزن چمپیونز لیگ 97و98

بهترین گلزن تاریخ باشگاه یوونتوس

محبوبترین بازیکن تاریخ باشگاه یوونتوس

نایب قهرمانی جام ملتهای اروپا

نایب قهرمانی لیگ قهرمانان



:: موضوعات مرتبط: بیوگرافی ورزشکاران , ,
:: برچسب‌ها: زندگینامه ی بوفون , بیوگرافی , بیوگرافی ورزشکاران , بیوگرافی هنرمندان , بیوگرافی بازیکنان پرسپولیس , بیوگرافی هنرمندان خارجی , بیوگرافی فوتبالیست ها , بیوگرافی بازیکنان تراکتورسازی , بیوگرافی بازیکنان استقلال , بیوگرافی سپاهان , زندگی نامه , زندگی نامه هنرمندان , عکس هنرمندان , ,
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
بیو گرافی آکوئیلانی
سه شنبه 4 مهر 1391 ساعت 20:24 | بازدید : 2836 | نوشته ‌شده به دست admin | ( نظرات )

 

 

بیو گرافی آکوئیلانی

Go to fullsize image

 

آلبرتو۷ ژوئن۱۹۸۴ تو شهر رم به دنیا اومد.برخلاف ظاهر مظلومش خیلی شیطون بود و معمولا

سابقه نداشته که دیوار راستی توسط اون فتح نشه،تا اینکه به جرم رسیدن به سن هفت 

سالگی محکوم به مدرسه رفتن شد.از اون موقع تا حالاتو درس بهترین و تو انضباط

افتضاحترین بوده!(برخلاف خیلی از فوتبالیستها).آلبرتو تو شونزده سالگی با دنیای درس و

مشق خداحافظی میکنه و یه سلام جانانه به دنیای فوتبال میکنه.

اولین تیمی که آلبرتو رو میخواسته چلسی بوده.اما آلبرتو میخواسته تو تیم مورد علاقش بازی   

کنه،آ اس رم،رمی ها هم معطل نکردن و خریدنش.اون اولین بازیشو مقابل تورینو انجام داد.

دوسال بعد میره به باشگاه یو اس تریستینا،اما فصل بعد مجددا برمیگرده به رم.

آلبرتو اولین بازی ملیشو دو سال پیش مقابل ترکیه انجام میده و یه گل خفن میزنه.

مهارت آلبرتو بیشتر به قدرت بدنی بالاش برمیگرده.اون قدرت بدنی بالایی داره و یه بار توی یک

دربی کاپیتاله بیست کیلومتر دوید.آلبرتو ضربات آزاد خوبی میندازه که تا حالا هفتاش مستقیما

گل شدن.شوتهای از راه دورش هم خیلی خطرناکه.عوامل برنده شدن رم تو کوپای امسال

اون و توتی بودن.توی بازی ایتالیا و اسپانیا هم واقعا عالی ظاهر شد.

در حال حاضر آلبرتو تو رم بازی میکنه.اما زیاد رو رم تعصب نداره و اگه پیشنهادات بهتری بهش

بشه ممکنه از رم بره.

 Go to fullsize imageنام:آلبرتو آکوئیلانی             

                                   سن:۲۴

                                  قد:۱۸۴

                                  وزن:۷۳

                                 تفریح مورد علاقه:تنیس،شنا

                                 شماره تیم ملی:۲۲
                             

                                   شماره تو رم:۸



:: موضوعات مرتبط: بیوگرافی ورزشکاران , ,
:: برچسب‌ها: زندگینامه ی بوفون , بیوگرافی , بیو گرافی آکوئیلانی , بیوگرافی ورزشکاران , بیوگرافی هنرمندان , بیوگرافی بازیکنان پرسپولیس , بیوگرافی هنرمندان خارجی , بیوگرافی فوتبالیست ها , بیوگرافی بازیکنان تراکتورسازی , بیوگرافی بازیکنان استقلال , بیوگرافی سپاهان , زندگی نامه , زندگی نامه هنرمندان , عکس هنرمندان , ,
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
بیوگرافی پیرلو
سه شنبه 4 مهر 1391 ساعت 20:23 | بازدید : 2634 | نوشته ‌شده به دست admin | ( نظرات )

بیوگرافی پیر لو

 

تو عالم فوتبال بعد از باخت تیم ها جنگولک بازی بازیکنا دیده میشه اما این نوع صحنه ها تو ایتالیا

کمتر وجود داره ولی بازیکنای تیم ملی ایتالیا وقتی که می بازن چهره هاشون طوری منجمد میشه که

واقعا دل طرفداراشون براشون می سوزه،مثلا چهره ی مالدینی تو یورو۲۰۰۰وقتی که ایتالیا از فرانسه

باخت یا چهره بوفن و دی ناتاله سرباخت از اسپانیا.اما امسال پیرلو رکورد زد و بعد از باخت تیمشون زد

زیر گریه!به طور کلی از این سنت شکنی ها توسط این بشر زیاد دیده شده! اگه میخواین باهاش آشنا

بشید خوندن این مطلبو ادامه بدید!

Go to fullsize image

نام:آندرا(به نظر من اسمش یک اسم فوق العاده پر دردسره!جدا از اینکه اسمیه که برای دخترا هم به کار

میره واقعا معلوم نیست که چی خونده می شه آندره،آندرا یا آندره آ.املای ایتالیاییش اینجوریه:Andrea

حالا شما هرجوری دوست دارید بخونید.)

نام خانوادگی:پیرلو

تاریخ تولد:۱۹می ۱۹۷۹

متولد:برشا،ایتالیا

وضغیت تاهل:دارای یک همسر به نام سامانتا( خودشو تو تاریخ ۲۲ژوئن۲۰۰۳بدبخت کرده!تو ۲۴سالگی!)

و یک پسر به نام نیکلو

بازیکن مورد علاقه:روبرتو باجو

ورزش مورد علاقه بعد از فوتبال:گلف،تنیس

آندرا از همون کودکی عاشق فوتبال بوده و در و دیوارو هم به شکل توپ میدیده!وقتی هم که ۱۵ساله

بوده تو تیم محلیشون بازی می کرده.تو ۱۹سالگی میره تیم برشا و تا ۴سال اونجابازی میکنه بعد میره

اینتر بعدش رجینا وبعد هم میاد تیم آث میلان و فعلا هم تو میلانه.

آندرا سال  ۲۰۰۳با میلان قهرمان کوپا دی ایتالیا،لیگ قهرمانان و یوفا میشه و سال ۲۰۰۴قهرمان سری آ

ایتالیا و المپیک میشه.سال ۲۰۰۶ هم که با تیم ملی ایتالیا قهرمان جام جهانی میشه.

آندرا یک هافبک تهاجمیه و سر ضربات آزاد عالی کار میکنه مثلا این فصل آندرا تنها گل میلان رو سر اولین

دربی مادنینا( گرچه هم آندرا ، هم پائولو هم کاکا تو اون بازی درخشیدند اما سر اشتباهات دیدا میلان

اون بازی رو واگذار کرد.)از روی ضربه آزاد زد.

آندرا بر خلاف ظاهرش روحیه ی لطیفی داره و خیلی احساساتیه!اون از نوازندگی و موسیقی هم

خوشش میاد.



:: موضوعات مرتبط: بیوگرافی ورزشکاران , ,
:: برچسب‌ها: زندگینامه ی بوفون , بیوگرافی , پائولو مالدینی , بیوگرافی ورزشکاران , بیوگرافی هنرمندان , بیوگرافی بازیکنان پرسپولیس , بیوگرافی هنرمندان خارجی , بیوگرافی فوتبالیست ها , بیوگرافی بازیکنان تراکتورسازی , بیوگرافی بازیکنان استقلال , بیوگرافی سپاهان , زندگی نامه , زندگی نامه هنرمندان , عکس هنرمندان , ,
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
بیوگرافی پیرلو
سه شنبه 4 مهر 1391 ساعت 20:23 | بازدید : 2563 | نوشته ‌شده به دست admin | ( نظرات )

بیوگرافی پیر لو

 

تو عالم فوتبال بعد از باخت تیم ها جنگولک بازی بازیکنا دیده میشه اما این نوع صحنه ها تو ایتالیا

کمتر وجود داره ولی بازیکنای تیم ملی ایتالیا وقتی که می بازن چهره هاشون طوری منجمد میشه که

واقعا دل طرفداراشون براشون می سوزه،مثلا چهره ی مالدینی تو یورو۲۰۰۰وقتی که ایتالیا از فرانسه

باخت یا چهره بوفن و دی ناتاله سرباخت از اسپانیا.اما امسال پیرلو رکورد زد و بعد از باخت تیمشون زد

زیر گریه!به طور کلی از این سنت شکنی ها توسط این بشر زیاد دیده شده! اگه میخواین باهاش آشنا

بشید خوندن این مطلبو ادامه بدید!

Go to fullsize image

نام:آندرا(به نظر من اسمش یک اسم فوق العاده پر دردسره!جدا از اینکه اسمیه که برای دخترا هم به کار

میره واقعا معلوم نیست که چی خونده می شه آندره،آندرا یا آندره آ.املای ایتالیاییش اینجوریه:Andrea

حالا شما هرجوری دوست دارید بخونید.)

نام خانوادگی:پیرلو

تاریخ تولد:۱۹می ۱۹۷۹

متولد:برشا،ایتالیا

وضغیت تاهل:دارای یک همسر به نام سامانتا( خودشو تو تاریخ ۲۲ژوئن۲۰۰۳بدبخت کرده!تو ۲۴سالگی!)

و یک پسر به نام نیکلو

بازیکن مورد علاقه:روبرتو باجو

ورزش مورد علاقه بعد از فوتبال:گلف،تنیس

آندرا از همون کودکی عاشق فوتبال بوده و در و دیوارو هم به شکل توپ میدیده!وقتی هم که ۱۵ساله

بوده تو تیم محلیشون بازی می کرده.تو ۱۹سالگی میره تیم برشا و تا ۴سال اونجابازی میکنه بعد میره

اینتر بعدش رجینا وبعد هم میاد تیم آث میلان و فعلا هم تو میلانه.

آندرا سال  ۲۰۰۳با میلان قهرمان کوپا دی ایتالیا،لیگ قهرمانان و یوفا میشه و سال ۲۰۰۴قهرمان سری آ

ایتالیا و المپیک میشه.سال ۲۰۰۶ هم که با تیم ملی ایتالیا قهرمان جام جهانی میشه.

آندرا یک هافبک تهاجمیه و سر ضربات آزاد عالی کار میکنه مثلا این فصل آندرا تنها گل میلان رو سر اولین

دربی مادنینا( گرچه هم آندرا ، هم پائولو هم کاکا تو اون بازی درخشیدند اما سر اشتباهات دیدا میلان

اون بازی رو واگذار کرد.)از روی ضربه آزاد زد.

آندرا بر خلاف ظاهرش روحیه ی لطیفی داره و خیلی احساساتیه!اون از نوازندگی و موسیقی هم

خوشش میاد.



:: برچسب‌ها: زندگینامه ی بوفون , بیوگرافی , پائولو مالدینی , بیوگرافی ورزشکاران , بیوگرافی هنرمندان , بیوگرافی بازیکنان پرسپولیس , بیوگرافی هنرمندان خارجی , بیوگرافی فوتبالیست ها , بیوگرافی بازیکنان تراکتورسازی , بیوگرافی بازیکنان استقلال , بیوگرافی سپاهان , زندگی نامه , زندگی نامه هنرمندان , عکس هنرمندان , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
پائولو مالدینی
سه شنبه 4 مهر 1391 ساعت 20:21 | بازدید : 2190 | نوشته ‌شده به دست admin | ( نظرات )

پائولو مالدینیGo to fullsize image

ملیت:ایتالیایی

تعداد بازی ملی:126 بازی

تعداد گل ملی:7 گل

اولین بازی ملی:سال 1988 مقابل یوگوسلاوی سابق

متولد:26 ژوئن 1968

قد:186 سانتی متر

وزن:85 کیلو

پست:مدافع چپ(چپ پا)

افتخارات:

7 اسکودتو(2004،1999،1996،1994،1993،1992
ؠ ?1988)

یک جام حذفی(2003)

4 سوپر کاپ(2004،1996،1993،1994)

5 قهرمانی لیگ قهرمانان(2007،2003،1994،1990،1989)

2 جام بین قاره ای(1990،1989)

نایب قهرمانی جهان با ایتالیا در جام جهانی 1994

نایب قهرمانی جام ملت های اروپا در سال 2000

مرد سال فوتبال اروپا در سال 1994

اولین بازی رسمی با میلان:20ژانویه 1985 و در سن 16 سالگی برابر اودینزه

نخستین بازی اروپایی:8/9/1985 مقابل اوسر فرانسه

وضعیت تاءهل:متا هل،دارای همسری ونزولائی به نام آدریان فوتسا و 2 فرزند به نام های

کریستین و دنیل

شیرین تری خاطره ی ورزشی:فتح لیگ قهرمانان اروپا در فصل 1994

بدترین خاطره ی ورزشی:شکست در فینال جام جهانی در سال 1994

شیرین ترین خاطره ی زندگی:بدنیا آمدن اولین فرزندش(کریستین) و همچنین انجام اولین

بازی بهمراه میلان

تلخ ترین خاطره ی زندگی:مرگ پدر بزرگش

در آمد سالانه:5/2میلیون یورو

اتومبیل مورد علاقه:فراری

بازیکنان محبوب:والتر زنگا،باره سی،فردیناند،کارلوس،نستا، مارادونا،زیدان،

فیگو،آلبرتینی،ون باستن،گولیت،رونالدو

مربی مورد علاقه:فابیو کاپلو

بازیگران مورد علاقه مالدینی: بروس ویلیس، جودی فاستر

خواننده مورد علاقه: ویل اسمیت

فیلم مورد علاقه: سکوت بره ها

تفریح مورد علاقه: تنیس

اهالی شهر میلان،برای یک دیوانه ی معبد فوتبال سن سیرو یعنی آث میلان احترام

بسیار ویژه ای قائل هستند و بنا به عقیده ی روسنری ها پائولو در سن سیرو یک سمبل

تمام تاریخ است.

پدر پائولو یعنی چزاره مالدینی خود یکی از بزرگترین ستاره های میلان بود. چزاره

در مورد پسر خود می گوید:«من و همسرم فرزندان بسیاری داشتیم و از قضا همه ی آن ها

شلوغ و پر سر و صدا بودند و در این میان پائولو با چشم های براقش چیز دیگه ای

بود.او با هر وسیله ای برای خود توپ می ساخت و وسایل خانه راه گریزی نداشتند.کنترل

این جمع یاغی کار دشواری بود.فقط یه چیز پائولو رو آروم می کرد:یکشنبه عصر و برنامه 

 فوتبال ایتالیا!اولین باری که به طور واضح علاقش رو به فوتبال نشون داد،هنگامی

بود که من از گردش روزانه بر می گشتم و او معصومانه به چشمانم خیره شده بود و

گفت:«به یوونتوس و پائولو روسی علاقه دارم!صحبت پائولو کمی منو خشمگین کرد.آخه در

ایتالیا یک تورینی با یک میلانی سازش نمی کنه.»

خود پائولو مالدینی در مورد تیفوسی بودنش می گه:«در ابتدا من یه تیفوسی

بودم.البته من اونموقع خیلی خیلی جوون بودم.وقتی به میلان اومدم این برداشت اشتباه

از سرم رفت.در خارج هم پیرهن سفید و سبز و مشکی مونشن گلادباخ مسحورم می کرد.در



این بیست و چند ساله اونقدر از تیم های ایتالیایی و خارجی پیشنهاد داشتم اما هیچ وقت به

طور جدی به رفتن فکر نمی کردم.»

به هر حال پس از طی کردن دوران کودکی علاقه ی پائولو مالدینی به تیم پدرش یعنی

آث میلان جذب شد.در سن 15 سالگی پائولو تصمیم قطعی خود را گرفت و مدرسه را

 

ترک کرد تا به تیم آث میلان بیاید.مادر پائولو با این قضیه بشدت مخالف بود؛اما چزاره که  


می دانست پسرش چه پشتکاری داردمخالفت نکرد!پائولو به تیم نوجوانان میلان آمد.در

آن موقع معلم او لیدهولم سوئدی بود.

پائولو مالدینی خود در مورد اولین حضورش در تمرینات و تست پزشکی باشگاه می گوید

«ده سال داشتم که رفتم و تست پزشکی دادم.مربی نوجوانان ازم پرسید که تو چه پستی

بازی می کنی؟منم که تا بحال تو تیمی بازی نکرده بودم تا پستم رو بگم نتونستم

بگم.بنابراین خود مربی منو در سمت راست دفاع گذاشت. اولین بازیم رو در مقابل

اودینزه انجام دادم.تو اودینزه هوا خیلی سرد و تاریک بود.حس می کردم وارد دنیای

بزگان شدم ولی اونروز 16 سالم بود و واقعا یه بچه بودم.اولین توپ رو هم بخوبی گرفتم

به دروازه بانمون پاس دادم.بعد بازی هم مربی مون یعنی لیدهولم بعد بازی منو بغل کرد

و بهم گفت:«همیشه باید به این فکر کنی که این فقط یه بازیه.»این جمله هنوزم کمک

بزرگی به من می کنه. در ابتدای کارم خیلی ها می گفتن چون پسر چزاره هستم فوتبالیست

شدم.بهمین دلیل برای این که از این زخم زبون ها جدا بشم 3 بار به سختی کار

کردم.پدرم هم اونزمون مربی تیم ملی بود و مطبوعات مثل یه خونواده درش تنزل داده

بودند. مخصوصا در جام جهانی 98.اونموقع حواشی بقدری بود که مادرم گویی 10 سال 

پیرترشد.»

در آن زمان پائولو خوش شانس بود.چون با فرا رسیدن سال نو،میلان از چند یار اصلی خود

محروم شد و نوبت به پائولو رسید که در تیم میلان بازی کند.در آن موقع لیدهولم مربیش 

رو به پائولو کرد و گفت:«برای بازی امشب روی تو حساب کردم!» پائولو نیز در اون

زمان دست و پایش رو گم کرد بود.خود پائولو از وضعش در آن زمان می گوید که:«کمی

اضطراب داشتم.اون زمون میلان مدافعینی چون باره سی رو در اختیار داشت و هرگز فکر

هم نمی کردم که به عنوان جایگزین او مطرح بشم.با این وجود وانمود کردم که تحت تاثیر

قرار نگرفته ام.قبل از بازی لیدهولم دستش رو روی شانه ام گذاشت و بزرگترین نصیحتی

را که تا کنون شنیده ام رو بهم گفت:«برو بازی خودت رو انجام بده و از هیچی

نترس!!!بازی فوق العاده ای داشتم و وقتی به خونه برگشتم از شدت خوشحالی تا صبح

نخوابیدم.از اون روز به بعد عاشق میلان هستم و هنوز پس از گذراندن 22 سال زندگی با

این پیراهن هر روز به عشق میلان از خواب بیدار میشم.»

شاید بزرگترین سوال در ذهن این باشه که چطور پائولو به این شهرت دست پیدا

کرده؟آیا پول زیادش؟چهره ی جذابش؟ ارتباطش با فوتبال و یا هرسه؟هیچ کس جز خود

پائولو نمی تونه جواب این سوال رو بده.پائولو معتقد است که صادقانه برای تیمش بازی

می کند.خود پائولو در مورد فلسفه ی زندگی اش می گوید:«کا رو تلاش در اولویت اول من

قرار داره و پس از اون روی حرفه ی خودم متمرکز میشم.»بهترین دوران بازیگری پائولو

در فصل 1992 رقم خورد.جایی که ون باستن بازیکن مورد علاقه ی پائولو بود و ضربات 

سرگولیت نیز پائولو رو دیوانه کرده بود.

با اومدن زاکه رونی اختیار عمل پائولو زیاد شد.میلان با مربی جدید اسکودتو رو فتح

کرد و در آن سال ها پائولو پی در پی بدون چونه زنی بر سر مبلغ قرارداد، قراردادش را

تمدید می کرد.در سال ها زاکه رونی که یک اینتری اصیل بود، پائولو رو تحسین می کرد و

می گفت:«او رهبر تیم من بود.هواداران واقعا او رو تشویق می کنند و خوشحال و افتخار

می کنم که مربی اش بودم.»

جورجیو آرمانی در سال 1994،مالدینی رو به تبلیغ آخرین محصولاتش دعوت کرد و پس از

پنج سال به طرز بسیار زیبایی پائولو رو ستایش کرد و گفت:«پائولو زیباترین فرد برای

پوشیدن بهترین لباس هاست که البته قبل این یک انسان نمونه است.من هرگز ندیدم که وی

مغرور بشه و یا حرکت ناپسندی انجام بده.»در آن سال ها پائولو دچار تزلزل در بازی اش

شد و مورد انتقاد حاشیه سازان قرار گرفت. آنها می گفتند که چزاره و پائولو با عضو

بودن در مافیای ایتالیا به این جایگاه رسیده اند.اما سرانجام روبرتو کاتینی یکی از

مشهورترین ورزشی نویسان ایتالیا،مالدینی را از این حواشی نجات داد و در جوابیه ای

نوشت:«اگر مالدینی ها مافیایی باشند؛پس فوتبال ما تمام دارای خود رو مدیون این دسته

است!»

به سال های حاضر می رسیم.جایی که مالدینی به رکورد بیشترین بازی ملی در تیم ملی

ایتالیا رسید و رکورد بیشترین بازی ملی را برای مدت کوتاهی در اختیار داشت.جام

جهانی 2002 آغاز شده بود و با این که مردم انتظار داشتند که پائولو کاپیتان بازی

درخشان رو انجام بده ولی مالدینی از درخشش تهی بود!بازی مقابل میزبان یعنی کره ی

جنوبی فرا رسید.در آن بازی اشتباهات داور به ضرر آرتزوری بود و ایتالیایی ها بدون

توجه به اشتباهات مالدینی،اشتباهات داور رو بهانه ی حذف شدن می دانستند.آن روز

آخرین بازی مالدینی در تیم ملی بود. پس از 4 دوره حضور در جام جهانی؛پائولو مالدینی

پس از بازی با کره ی جنوبی از تیم ملی خداحافظی کرد.اون روز ها تیتر مطبوعات

ترکاند:مالدینی از تیمی ملی خداحافظی کرد!این تیتر از حذف از جام جهانی هم پر اهمیتتر 

بود.مقامات با التماس و خواهش از پائولو مالدینی خواستند که از تیم ملی خداحافظی

نکند، اما مالدینی سر تصمیمش ماند و در مورد خداحافظی از تیم ملی گفت:«احساس کردم

که توانایی ادامه دادن ندارم.من عمری بود که تو تیم ملی بودم ولی به هیچ مقامی

نرسیدم.تاکی می تونستم به دوران ذلتم با تیم ملی ادامه بدم؟»اما مالدینی در سال

2003 لیگ قهرمانان را فتح کرد و سال بعد نیز قهرمان اسکودتو شد.اما سال 2005 و 20

ژانویه فرا رسید.جایی که مالدینی به بیستمین سال حضورش در میلان رسیده بود ولی

میلان به مقامی جز نایب قهرمانی سری

A و لیگ قهرمانان دست نیافت.

مالدینی دیگر به سبک دوران جوانی میلان بازی نمی کرد؛ اما در یکی از

تاریخی ترین دربی های میلانو بین میلان و اینتر شاهد پیروزی 6 بر صفر تیمش در مقابل

میزبان بود.مالدینی در آن بازی یکی از هجومی ترین بازیکنان بود.برخلاف اینکه

مالدینی احساساتی است اما در عکس العمل هایش وسواس نشون میده.به طوری که کمتر

کسی خوشحالی و ناراحتی زیاد از حدش رو دیده.

فینال یورو 2000 می توانست مرهمی بر زخم های بی پایان مالدینی باشه. ایتالیا در

نیمه نهایی و در ضربات پنالتی،با وجود خراب شدن پنالتی مالدینی توانست از سد هلند

 بگذرد و به فینال برسد.بازی فینال بین ایتالیا و فرانسه بود. خود مالدینی در مورد

بازی فینال می گوید:«در آغاز یورو 2000 کمتر کسی روی ما حساب می کرد و ولی ما

کم کم چهره ی یه مدعی رو گرفتیم.در بازی نیمه نهایی مقابل میزبان یعنی هلند خوش شانس

بودیم.من در حساس ترین مقطع پنالتیم رو از دست دادم ولی خوشبختانه هلند اونقدر خراب

کاری کرده بود که ما پیروز شدیم.ما به بازی فینال رسیدیم.در دقیقه ی 93 با این که

ما جلو بودیم، برای اولین بار فکر کردم که ما جام را به دست خواهیم برد ولی تاوان

اشتباهم رو داد و بعد بازی هم اونقدر ناراحت بودم که حتی نای بلند شدن از زمین رو

هم نداشتم! تصمیم بد تر چند روز دیگه گرفته شد.اخراج دینوزوف!او مربی بزرگی بود.

گمون می کنم برلوسکونی در این کار دخالت داشت.هیچ کس به ترکیب یه تیم موفق دست 

نمی زنه.»احساس مالدینی به پدرش از احساس به دینوزوف هم شدید تر بود حتی مالدینی 

می گفت که بخاطر او به چزاره احترام می گذاشتند. وی برای این مورد گفت:«هنگامی که

پدرم مربی تیم ملی بود،بازیکنان تو غیاب من او رو مسخره می کردند.من هم متوجه این کار 

می شدم ولی به روی خودم نمی آوردم. تیم سبک،اشکارا مرا آزار می داد.احترام هر شخص

در وهله ی اول باید ناشی از رفتار خودش باشه و نه عوامل بیرونی.»

پائولو بارها در مورد دیه گو مارادونا لب گشود و از این بازیکن تمجید کرد.

آنموقع که مارادونا در ایتالیا بود،مالدینی مجبور بود که در مقابل او بایستد و مانع

نفوذش بشود.پس بنابراین او می گفت:«دیه گو مارادونا بزرگترین حریفیه که باهاش روبرو

شدم.اصلا او روش خاصی نداشت.نسبت به مهاجمانی که روبروشون ایستادم او شخصیت 

عجیبی بود.اصلا نمی شد کنترلش کرد و یا حرکاتش رو پیش بینی کرد.»

مالدینی  توانست به پنجمین قهرمانی خود در لیگ قهرمانان بهمراه میلان

برسد.مالدینی نتوانسته بود در بیشتر بازی های لیگ قهرمانان حضور یابد ولی کوشید تا

توانست خودش رو به بازی فینال برسونه.بازی که با اقتدار میلان 2 بر 1 به سود میلان

به پایان رسید و این دومین قهرمانی مالدینی در ورزشگاه آتن بود.البته قهرمانی اولش

در این ورزشگاه تاریخی تر بود.میلان با وجود مصدومین بسیار توانست با 3 گل بارسلونا

را در هم بکوبه.

دیگر چیزی که مالدینی رو به محبوب ترین بازیکن تبدیل میکنه،علاقه ی پایان نیافتی

اش به میلان است.مالدینی آنقدر میلان رو دوست داره که میلان رو موجب زندگی اش می

دونه.وی بارها گفته:« میلان هرچی انتظار داشتم فراهم بود. پیشرفت،موفقیت و خانه ام.

هیچ گاه نمی تونم از میلان برم.اصلا دوست ندارم بعنوان مربی کار کنم چون پدرم

مربی بود و من دیدم که این شغل با چه رنج و اضطرابی و سختی هایی دنبال میشه.برای من

بازیکن فوتبال بودن هنوز تازه است.بعنوان مربی باید دوباره باید خودمو نشون بدم و

مورد بحث و انتقاد و تحت فشار قرار بگیرم...نه اصلا نمی تونم.



:: موضوعات مرتبط: بیوگرافی ورزشکاران , ,
:: برچسب‌ها: زندگینامه ی بوفون , بیوگرافی , پائولو مالدینی , بیوگرافی ورزشکاران , بیوگرافی هنرمندان , بیوگرافی بازیکنان پرسپولیس , بیوگرافی هنرمندان خارجی , بیوگرافی فوتبالیست ها , بیوگرافی بازیکنان تراکتورسازی , بیوگرافی بازیکنان استقلال , بیوگرافی سپاهان , زندگی نامه , زندگی نامه هنرمندان , عکس هنرمندان , ,
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
زندگینامه ی بوفون
سه شنبه 4 مهر 1391 ساعت 20:19 | بازدید : 1976 | نوشته ‌شده به دست admin | ( نظرات )

او متولد ایتالیاست و انگار بیشتر از آنکه ایتالیایی باشد یک دروازه بان است

در 28 ژانویه 1978 در کارارا به دنیا آمد و در اوج شهرت و محبوبیت

لقب گرانترین دروازه بان تاریخ جهان را نیز به خود اختصاص داد .

بوفون 30 میلیون پوندی

بوفون هنگامی که یوونتوس برای خریدش از پارما مبلغ کلان 30 میلیون پوند

را به سران این باشگاه پرداخت گرانترین دروازه بان جهان شد و با امضایی

ارزشمند در سال 2001 پیراهن  یوونتوس را به تن کرد .

پس از شروعی عصبی در دل آلپی سال به سال به آرامش بیشتری دست یافت

و به مرور تبدیل به فردی ارزشمند برای یوونتوس شد . درک بالا و سرعت عمل

فوق العاده اش بیش از هر چیز نظر مسئولان یوونتوس و البته کل جهان را به خود

جلب کرد به طوری که باشگاهایی نظیر رئال . میلان . اینتر و ... حاضر بودند

مبالغی نجومی برای او بپردازند .بوفون وقتی در پارما بود و با این تیم قهرمان

جام یوفا شد شجاعت و جایگیری های بی نقصش برایش کافی بود که پیراهن

شماره 1 تیم ملی را نیز بر تن کند .

یک بدشانسی بزرگ و تلخ

به رغم بازیهای خوب و بی نقصش در مسابقات انتخابی یورو 2000 جی جی

بخاطر شکستگی انگشت دستش به ناچار از تورنمنت خارج شد . او این حادثه

را یکی از بدترین حوادث عمرش می داند . او در جام جهانی 2002 در تمامی

بازیها حضور داشت و حتی یک بازی از دیدارهای یورو 2004 را نیز از

دست نداد . در مسابقات جام جهانی 2006 با کتف آسیب دیده باز استقامت

نشان داد و با ایتالیا قهرمان جهان شد .

گذشته و دوران نوجوانی بوفون

بوفون در کارارا به دنیا آمد . خانواده اش . خانواده ای ورزشی بودند .

مادرش یعنی ماریا استلا یک پرتاپ کننده دیسک بود و پدرش یعنی آدریانو

یک وزرنه بردار قدرتی ! حتی دو خواهرش هم والیبالیست هستند و عمویش

نیز یک بسکتبالیست حرفه ای بوده است .

او از نظر فامیلی ارتباط دوری با لورنزو بوفون دروازه بان قدیمی میلان و ایتالیا

دارد . او در سن 14 سالگی بازیکن خط میانی بود اما به یکباره مجبور به بازی

درون دروازه شد . علتش هم یک حادثه بود زیرا هر دو دروازه بان دیگر مصدوم

بودند و جالب اینجاست که پس از دو هفته دروازه بان اصلی تیم شد . در 17 سالگی

نیز اولین بازی اش را در سری آ مقابل میلان انجام داد .

تعصب و وفاداری نسبت به یوونتوس

وقتی که یوونتوس به علت تبانی به سری ب فرستاده شد بسیاری از بازیکنان

دم از رفتن زدند کسانی مثل کاناوارو که در اینتر یک بازیکن ذخیره ای

بیش نبود اما در یووه هم به فوتبال اول جهان برگشت و هم کاپیتان ایتالیا شد

و یا زامبروتا که تمام شخصیتی که دارد از یوونتوس دارد . البته فقط اینها

نرفتند بلکه ابراهیموویچ . ویرا . امرسون و تورام نیز رفتند .

اما بوفون به همراه ندود و کاپیتان دل پیرو ماندگار شد .

او در پاسخ به اینکه چرا در یوونتوس مانده می گوید : من آدم فراموشکاری

نیستم و یادم نمی رود که کی بودم و الان کی هستم من هر چی دارم از یووه

دارم همه این افتخارات را از یووه دارم و متشکر یووه نیز هستم  .

و در پاسخ به اینکه بازی در سری ب چگونه است ؟ می گوید : خب .

اینهم تجربه ای تازست . و مشتاقم که تجربه اش کنم .

انچه درباره بوفون باید بدانید

نام و نام خانوادگی : جان لوئیجی بوفون

متولد : 28 ژانویه 1978

محل تولد : کارارا . ایتالیا

سن :30 سال

قد : 91/1

نام اختصاری : جی جی

وزن : 83

در جام جهانی 2006 آلمان 453 دقیقه دروازه ایتالیا رو بسته نگه داشته است

در جام جهانی 2006 آلمان فقط 2 گل دریافت کرده که یک گل به خودی بوده و

دیگری از روی نقطه پنالتی به دست آمده است

از سوی پله عضو 125 بازیکن برتر زنده دنیا قرار دارد

یکی از دلایلش برای ماندن در یوونتوس الساندرو دل پیرو کاپیتان

محبوب تورینی است .



:: موضوعات مرتبط: بیوگرافی ورزشکاران , ,
:: برچسب‌ها: زندگینامه ی بوفون , بیوگرافی , بیوگرافی ورزشکاران , بیوگرافی هنرمندان , بیوگرافی بازیکنان پرسپولیس , بیوگرافی هنرمندان خارجی , بیوگرافی فوتبالیست ها , بیوگرافی بازیکنان تراکتورسازی , بیوگرافی بازیکنان استقلال , بیوگرافی سپاهان , زندگی نامه , زندگی نامه هنرمندان , عکس هنرمندان , ,
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2

تعداد صفحات : 16
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 16 صفحه بعد